نامه امام علی در پاسخ به معاویه

نوشته شده توسطعابدي 4ام بهمن, 1396

۱۷- و من كتاب له ( عليه السلام )
>إلي معاوية جوابا عن كتاب منه إليه<
وَ أَمَّا طَلَبُكَ إِلَيَّ الشَّامَ فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ لِأُعْطِيَكَ الْيَوْمَ مَا مَنَعْتُكَ أَمْسِ وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّ الْحَرْبَ قَدْ أَكَلَتِ الْعَرَبَ إِلَّا حُشَاشَاتِ أَنْفُسٍ بَقِيَتْ أَلَا وَ مَنْ أَكَلَهُ الْحَقُّ فَإِلَي الْجَنَّةِ وَ مَنْ أَكَلَهُ الْبَاطِلُ فَإِلَي النَّارِ وَ أَمَّا اسْتِوَاؤُنَا فِي الْحَرْبِ وَ الرِّجَالِ فَلَسْتَ بِأَمْضَي عَلَي الشَّكِّ مِنِّي عَلَي الْيَقِينِ وَ لَيْسَ أَهْلُ الشَّامِ بِأَحْرَصَ عَلَي الدُّنْيَا مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ عَلَي الْآخِرَةِ وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّا بَنُو عَبْدِ مَنَافٍ فَكَذَلِكَ نَحْنُ وَ لَكِنْ لَيْسَ أُمَيَّةُ كَهَاشِمٍ وَ لَا حَرْبٌ كَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ لَا أَبُو سُفْيَانَ كَأَبِي طَالِبٍ وَ لَا الْمُهَاجِرُ كَالطَّلِيقِ وَ لَا الصَّرِيحُ كَاللَّصِيقِ وَ لَا الْمُحِقُّ كَالْمُبْطِلِ وَ لَا الْمُؤْمِنُ كَالْمُدْغِلِ وَ لَبِئْسَ الْخَلْفُ خَلْفٌ يَتْبَعُ سَلَفاً هَوَي فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَ فِي أَيْدِينَا بَعْدُ فَضْلُ النُّبُوَّةِ الَّتِي أَذْلَلْنَا بِهَا الْعَزِيزَ وَ نَعَشْنَا بِهَا الذَّلِيلَ وَ لَمَّا أَدْخَلَ اللَّهُ الْعَرَبَ فِي دِينِهِ أَفْوَاجاً وَ أَسْلَمَتْ لَهُ هَذِهِ الْأُمَّةُ طَوْعاً وَ كَرْهاً كُنْتُمْ مِمَّنْ دَخَلَ فِي الدِّينِ إِمَّا رَغْبَةً وَ إِمَّا رَهْبَةً عَلَي حِينَ فَازَ أَهْلُ السَّبْقِ بِسَبْقِهِمْ وَ ذَهَبَ الْمُهَاجِرُونَ الْأَوَّلُونَ بِفَضْلِهِمْ فَلَا تَجْعَلَنَّ لِلشَّيْطَانِ فِيكَ نَصِيباً وَ لَا عَلَي نَفْسِكَ سَبِيلًا وَ السَّلَامُ .نامه۱۷-در پاسخ نامه معاويه
افشاي چهره بني اميه و فضائل اهل بيت (ع)
معاويه! اينكه خواستي شام را به تو واگذارم، همانا من چيزي را كه ديروز از تو باز داشتم، امروز به تو نخواهم بخشيد، و اما سخن تو كه جنگ، عرب را جز اندكي، بكام خويش فرو برده است، آگاه باش، آن كس كه بر حق بود، جايگاهش بهشت، و آنكه بر راه باطل بود در آتش است. اما اينكه ادعاي تساوي در جنگ و نفرات جهادگر كرده اي، بدان، كه رشد تو در شك به درجه كمال من در يقين نرسيده است، و اهل شام بر دنيا حريص تر از اهل عراق به آخرت نيستند.
فضائل عترت پيامبر (ص)
و اينكه ادعا كردي ما همه فرزندان (عبدمناف) هستيم، آري چنين است، اما جد شما (اميه) چونان جد ما (هاشم) و (حرب) همانند (عبدالمطلب) و (ابوسفيان) مانند (ابوطالب) نخواهند بود، هرگز ارزش مهاجران چون اسيران آزادشده نيست، و حلال زاده همانند حرام زاده نمي باشد، و آنكه بر حق است با آنكه بر باطل است را نمي توان مقايسه كرد، و مومن چون مفسد نخواهد بود، و چه زشتند آنان كه پدران گذشته خود را در ورود به آتش پيروي كنند. از همه كه بگذريم، فضيلت نبوت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل، و خوارشدگان را بزرگ كرديم، و آنگاه كه خداوند امت عرب
را فوج فوج به دين اسلام درآورد، و اين امت در برابر دين يا از روي اختيار يا اجبار تسليم شد، شما خاندان ابوسفيان، يا براي دنيا و يا از روي ترس در دين اسلام وارد شديد، و اين هنگامي بود كه نخستين اسلام آورندگان بر همه پيشي گرفتند، و مهاجران نخستين ارزش خود را باز يافتند، پس اي معاويه شيطان را از خويش بهره مند، و او را بر جان خويش راه مده. با درود.

خطبه ۲۱ امام علی

نوشته شده توسطعابدي 4ام بهمن, 1396

۲۱- و من خطبة له ( عليه السلام )
> و هي كلمة جامعة للعظة و الحكمة <
فَإِنَّ الْغَايَةَ أَمَامَكُمْ وَ إِنَّ وَرَاءَكُمُ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ تَخَفَّفُوا
تَلْحَقُوا فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ .
# قال السيد الشريف : أقول إن هذا الكلام لو وزن بعد كلام الله سبحانه و بعد كلام رسول الله ( صلي الله عليه وآله ) بكل كلام لمال به راجحا و برز عليه سابقا.فأما قوله ( عليه السلام ) تخففوا تلحقوا فما سمع كلام أقل منه مسموعا و لا أكثر منه محصولا و ما أبعد غورها من كلمة و أنقع نطفتها من حكمة و قد نبهنا في كتاب الخصائص علي عظم قدرها و شرف جوهرها .#خطبه۲۱-در توجه به قيامت
راه رستگاري قيامت پيش روي شما و مرگ در پشت سر، شما را مي راند، سبكبار شويد تا برسيد، همانا آنان كه رفتند در انتظار رسيدن شمايند. (اين سخن امام (ع) پس از سخن خدا و پيامبر (ص) با هر سخني سنجيده شود بر آن برتري دارد و از آن پيشي مي گيرد و از جمله (سبكبار شويد تا برسيد) كلامي كوتاهتر و پر معني تر از آن شنيده نشده چه كلمه ژرف و بلندي؟ چه جمله پر معني و حكمت آميزي است؟ كه تشنگي را با آب حكمت مي زدايد ما عظمت و شرافت اين جمله را در كتاب خود به نام (الخصائص) بيان كرده ايم)

ارزش ها و ضد ارزش ها

نوشته شده توسطعابدي 4ام بهمن, 1396

۲۱- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ .و درود خدا بر او فرمود: ترس با نااميدي، و شرم با محروميت همراه است، و فرصتها چون ابرها مي گذرند، پس فرصتهاي نيك را غنيمت شماريد.

نامه ی امام علی به یارانش در موقع جنگ

نوشته شده توسطعابدي 4ام بهمن, 1396

۱۶- و كان يقول ( عليه السلام )
>لأصحابه عند الحرب <
لَا تَشْتَدَّنَّ عَلَيْكُمْ فَرَّةٌ بَعْدَهَا كَرَّةٌ وَ لَا جَوْلَةٌ بَعْدَهَا حَمْلَةٌ وَ أَعْطُوا السُّيُوفَ حُقُوقَهَا وَ وَطِّئُوا لِلْجُنُوبِ مَصَارِعَهَا وَ اذْمُرُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَي الطَّعْنِ الدَّعْسِيِّ وَ الضَّرْبِ الطِّلَحْفِيِّ وَ أَمِيتُوا الْأَصْوَاتَ فَإِنَّهُ أَطْرَدُ لِلْفَشَلِ فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَكِنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْكُفْرَ فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَيْهِ أَظْهَرُوهُ .نامه۱۶-به يارانش وقت جنگ
آموزش تاكتيكهاي نظامي
از عقب نشيني هايي كه مقدمه هجوم ديگر است، و از ايستادني كه حمله در پي دارد نگرانتان نسازد، حق شمشيرها را اداء كنيد، و پشت دشمن را به خاك بماليد، و براي فرو كردن نيزه ها، و محكم ترين ضربه هاي شمشير، خود را آماده كنيد، صداي خود را در سينه ها نگهداريد. كه در زدودن سستي نقش بسزايي دارد. به خدايي كه دانه را شكافت، و پديده ها را آفريد، آنها اسلام را نپذيرفتند، بلكه به ظاهر تسليم شدند، و كفر خود را پنهان داشتند، آنگاه كه ياوراني يافتند آن را آشكار ساختند.

خطبه ۲۰

نوشته شده توسطعابدي 4ام بهمن, 1396

۲۰- و من كلام له ( عليه السلام )\r> و فيه ينفر من الغفلة و ينبه إلي الفرار للّه <
فَإِنَّكُمْ لَوْ قَدْ عَايَنْتُمْ مَا قَدْ عَايَنَ مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ لَكِنْ مَحْجُوبٌ عَنْكُمْ مَا قَدْ عَايَنُوا وَ قَرِيبٌ مَا يُطْرَحُ الْحِجَابُ وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ وَ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ وَ بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ لَقَدْ جَاهَرَتْكُمُ الْعِبَرُ وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ وَ مَا يُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إِلَّا الْبَشَرُخطبه۲۰-در منع از غفلت
علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ
آنچه را كه مردگان ديدند اگر شما مي ديديد، ناشكيبا بوديد، و مي ترسيديد، و مي شنيديد و فرمان مي برديد، ولي آنچه آنها مشاهده كردند بر شما پوشيده است، و نزديك است كه پرده ها فرو افتد. گر چه حقيقت را به شما نيز نشان دادند، اگر بدرستي بنگريد، و نداي حق را به شما شنواندند. اگر به خوبي بشنويد، و به راه راست هدايتتان كردند. اگر هدايت بپذيريد، راست مي گويم، مطالب عبرت آموز اندرزدهنده را آشكارا ديديد، و از حرام الهي نهي شديد، و پس از فرشتگان آسماني، هيچ كس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمي كند.