سیب و سلامت قلب

نوشته شده توسطعابدي 27ام مرداد, 1396

سیب به سلامتی قلب کمک می‌کند

سیب مقوی قلب است. از سیب همواره به عنوان داروی ضد سکته‌ی قلبی  یاد شده است. مصرف تقریباً 2 عدد سیب میزان کلسترول خون (چربی خون) را کاهش می‌دهد و از بروز سکته‌ی قلبی پیشگیری می‌کند. ویتامین‌های A  ، C و E ، پلی فنول و مواد گیاهی ثانویه ی موجود در سیب، از قلب و عروق محافظت می‌کند.

همچنین تعداد زیادی از مطالعات نشان داده است که غذاهای حاوی مقادیر زیاد(کوئرستین) از قبیل سیب ، سبب بهبود فالعیت آنتی اکسیدانی خون و کاهش میزان تخریب کلسترولLDL به علت اکسیداسیون می گردند. این تحقیقات همچنین ثابت نموده اند که افراد دارای مصرف بالای کوئرستین، کمتر در خطر ابتلا به بیماری قلبی و سکته مغزی قرار دارند.این مشاهدات به اثرات ضد تصلب شرایین وضد لختگی خون در کوئرستین سیب تصریح نموده است.

دید و بازدید

نوشته شده توسطعابدي 27ام مرداد, 1396

دید و بازدیدهای بی ‌موقع که احساس از سر باز شدن را به انسان القا می کند، چیزی است که در سال های اخیر بسیار شاهد آن هستیم و جالب تر آن است که بدانیم در مرتبه میزبان، بسیار شاکی و معترض، اما در جایگاه مهمان محق و مدافع آنیم…
,ازدواج و ارتباطات با اقوام
از ماهها پیش برای تعطیلات نوروزی خود برنامه ریزی کرده اید، پس از مشورت بسیار با اعضای خانواده، بالاخره تصمیم گرفته اید برای تفریح و انبساط خاطرتان هم شده، عید امسال مسافرتی بروید.
پس از شنیدن صدای توپ تحویل سال نو، به اهل و عیال می گوئید: عجله کنید و وقت را تلف نکنید، اگر در هر خانه ای فقط نیم ساعت وقت بگذاریم باز هم به خیلی از فامیل ها نمی توانیم سر بزنیم و بعد عید حرف و حدیث‌ است که می شنویم و…!
مراتب ادای احترام را رعایت می کنید و ابتدا به خانه ی مادر و پدر خود و عیال می روید، پس از دیدار آنها راهی منازل سایر خویشان و بستگان می شوید، از شرق به غرب گرفته تا شمال و جنوب تهران را، در این ساعات ابتدایی سال جدید به قول معروف گز می کنید. بالاخره چند ساعتی می گذرد، نگاهی به ساعت تان می اندازید و می گوئید: 11شب است، خونه ی نوه برادر شوهر عمه جان نرفته ایم! با خود فکر می کنید فردا ساعت 6 صبح بلیط پرواز دارید و تا آخر عید هم تهران نیستید، پس به خاطر هزاران دلیلی چون: «"دیگه فرصت نیست"، “صله ی رحمِ اینجا هم باید برویم"، “در روز و شب های عید، همه عادت به این بی نظمی دارند” و..»، دل خود را به دریا می زنید و گاز ماشین نتان را می گیرید و می روید خانه نوه فلان کستان. وارد خانه که می شوید، پدر خانواده را می بینید که با چشمانی نیمه بسته و خسته به اتاق پذیرایی دعوتتان می کند ، خانم خانه هم به تقلا افتاده و نمی داند برای شما تدارک پذیرایی را ببیند و یا وسایل پذیرایی مهمان ساعاتی پیش را که به کناری گذاشته بود، جمع آوری کند و بچه ها نیز گیج و منگ و خمیازه کشان به دستشویی می روند تا آبی به صورتشان بزنند و برای عرض ادب خدمتتان برسند!
نیم نگاهی به همسرتان می اندازید و گوشه ی لبتان را می جوید و لاجرم زبان می گشائید و ایام نوروز و ضیق وقت و رفت و آمد‌های مکرر را بهانه می‌کنید و می گوئید: فردا عازم مسافرت هستید و چاره ای جز این که این وقت شب و آن هم بی خبر مزاحم آنها شوید، نداشتید. با بیان این جمله و لبخندی که کنایه از محبت وافر شما به آن خانواده است، سر و ته ماجرا را جمع و جور می کنید و با خیال راحت و آسوده از به انجام رساندن تمامی دید و بازدیدهای نوروزی و با اندیشه، به روزهای خوش مسافرت سر به بالین می گذارید.
***************
آیا واقعا، هر فرصتی غنیمت است!
این گونه دید و بازدیدهای بی ‌موقع که احساس از سر باز شدن را به انسان القا می کند، چیزی است که در سال های اخیر بسیار شاهد آن هستیم و جالب تر آن است که بدانیم در مرتبه میزبان، بسیار شاکی و معترض، اما در جایگاه مهمان محق و مدافع آنیم.
کمابیش همه ی ما اذعان به این موضوع داریم که این کار نادرست و به دور از ادب است اما انگار روزهای نوروز مهر تائید موقت بر این رفتار ناپسند می زنند و بهانه ای می شوند برای رفع و یا چشم پوشی از این عیب .
از یک سو، متمایلید در این نوروز به مانند سالهای گذشته، تا بدان جایی که فرصت اجازه می دهد هم آداب این سنت دیرینه را به جا آورید و از سوی دیگر، هم به قول و قرار شخصی خانوادگی تان وفای به عهد کنید و خانواده تان را به مسافرتی که از روزها و حتی گاها از ماها پیش برای این ایام ، برنامه ریزی کرده اید، ببرید؛ به قول معروف می خواهید کاری کنید که نه سیخ بسوزد و نه کباب.
در عصر ارتباطات، هرگز پسندیده نیست بی اطلاع و سرزده به منزل کسی بروید. لذا، بهتر است پیش از آن که به دیدار کسی بروید هماهنگی لازمه را انجام دهید و میزبان را از آمدنتان خبردار سازید تا آمادگی پذیرش شما را داشته باشد
اما واقعا این درست است که به خاطر مسافرتتان و اجرای تمام و کمال دید و بازدیدهایتان، به یک برنامه ی فشرده متوسل گردید و بدون توجه به موقعیت زمانی، وقت و بی وقت راهی منازل دوستان و آشنایان شوید؟

این خودخواهی نیست؟
اگر چه تلخ است اما باید بگویم در چنین مواقعی ،شما مهمان عزیز نیستید بلکه مهمان ناخوانده ی مزاحمی محسوب می شوید که صرفا به خاطر رفع مسئولیت و آرامش خیال خود و نه به خاطر ادای احترام و ابراز علاقه به میزبان، اجازه ی چنین بی حرمتی به محضر میزبان، را به خود می دهید.
با یک دست دو هندوانه برندارید و در این روزها و ساعات اولیه ی سال جدید، باعث دلخوری و تکدر خاطر دیگران نشوید.
اگر دوست ندارید این فرصت مغتنم عید را برای تجدید دیدار خود با خویشاوندان و آشنایان از دست دهید و دیدارهایتان را به مجالس عروسی یا خدای ناکرده مراسم عزا و شب هفت و چهلم منحصرکنید، بهتر است از این چند روزه خاص که فقط سالی یک بار دست می دهد، نهایت استفاده را ببرید و به نکات ذیل نیز توجه مبذول فرمائید:
,ازدواج و ارتباطات با اقوام
اولویت های اصلی خود را رتبه بندی کنید؛ اگر دیدار از خویشان و بستگان برای تان مهم است و متمایلید هر چند کوتاه و مختصر، یادی از خویشاوندان دور و نزدیک خود کنید و جویای حال و روزشان باشید، بهتر است عجله و شتاب زده عمل نکنید و دور دید و بازدیدهای ماراتنی را خط قرمز پررنگی بکشید و با فاصله و مطابق با آداب و اصول اجتماعی به دیدار آنها بروید. پیشنهاد می کنیم مسافرت خود را کوتاه‌تر کرده و یا آن را به زمان دیگری چون تعطیلات طولانی تابستان موکول نمائید. مطمئنا رفت و آمدهای نوروزی و صفا و صمیمیت همراه آن، به اندازه مسافرت های نوروزی روحیه بخش و نشاط آورند.
شرایط دیگران را هم مثل شرایط خودتان دریابید و هر آنچه را که دوست دارید دیگران نسبت به شما روا دارند، خود نیز در قبال دیگران انجام دهید. فراموش نکنید بستگان شما نیز، همین چند روز را برای استراحت وقت دارند، لذا بهتر است از ساعات خاصی در روز (ساعت‌های اولیه صبح، زمان ناهار و استراحت بعد از ظهر و حدود ساعت هشت و نه شب به بعد) برای تلفن‌های هماهنگ‌کننده و انجام دید و بازدیدهای نوروزی ، صرف نظر کنید.
در عصر ارتباطات، هرگز پسندیده نیست بی اطلاع و سرزده به منزل کسی بروید. لذا، بهتر است پیش از آن که به دیدار کسی بروید هماهنگی لازمه را انجام دهید و میزبان را از آمدنتان خبردار سازید تا آمادگی پذیرش شما را داشته باشد.
نکته مهم دیگر آن است که حتی المقدور سعی کنید دید و بازدیدهای خود را به پس از پایان تعطیلات و حتی گاها به چند ماه بعد موکول نکنید. این رفتار نه تنها به نوعی بی‌احترامی ‌تلقی می شود بلکه میزبان را در زحمتی مضاعف برای تهیه مجدد سوروسات پذیرایی گرفتار می سازد. به خاطر داشته باشیم در ایام نوروز، خویشان ما همانند خود ما، تدارکات لازم را برای پذیرایی از مهمانان خود مهیا نموده اند و در این روزها بیش از روزهای دیگر آغازین سال، آماده‌ ی استقبال و پذیرایی ازمهمان هستند.

به آغوشش برگردید

نوشته شده توسطعابدي 27ام مرداد, 1396

به آغوشش برگردید
بیایید به جاده ی طبیعت باز گردیم تا با نو شدن طبعیت ،روابط ما نیز، نو و بانشاط گردد. اگر زن هستید به طبیعت زنانه و اگر مرد هستید به طبیعت مردانه مراجعه کنید و در این بهار زیبا شما هم زیبا و بهاری شوید .
خانواده
ببینید در طبیعت، نر از ماده حمایت می کند. برای جلب توجه او هر چه هنر دارد رو می کند و خود را مورد پسند او قرار می دهد و او را با رضایت خودش تصاحب می کند.پرندگان نر برای پرندگان ماده آواز می خوانند .درندگان نر به شکار می روند هنوز دیده نشده حیوان نر به ماده ی خودش آسیبی برساند …

حیوانات ماده در مقابل جفت خود انعطاف پذیری نشان می دهند.
مخالفت نمی کنند ولی ناز می کنند… در کنار بچه های خود می مانند و سنگر خانواده را حفظ می کنند هنوز دیده نشده حیوان ماده ای جفتش را آزار دهد …

بیایید ما هم به آغوش طبیعت بازگردیم و بگذاریم بهار، ارمغانهای زیبایی که برای طبیعت آورده شامل حال ما هم بکند. اگر زن هستید مثل طبیعتتان نرم خویی و انعطاف پذیری را پیشه کنید .در مقابل همسرتان مثل یک مرد مقتدر و سختگیر قرار نگیرید تا تمام قوایش را برای مقابله با شما به کار گیرد و فراموش کند که همسر عزیزش را آزار می دهد .به جای اینکه با کله شقی و استقامتهای بیجا در مقابل امیال و خواسته های او پافشاری کنید و همیشه اولین مانع سر راه او باشید ،همسری مهربان و بی توقع در کنار او باشید و گمان کنید او در مقابل شما وظیفه ای ندارد و هر کاری هم که انجام می دهد لطفی است که باید به خاطر آن تشکر کنید. به جای تحقیر ،بزرگداشت و به جای توهین، ستایش کنید.

حرفهایتان طوری باشد که او خودش را در نظر شما بزرگ ببیند .اگر احساس سرپرست بودن را از او بگیرید از سوی او حمایت نخواهید شد. زن هنرمند و مدبر زنی است که حتی جای همسرش در خانه معلوم باشد .قدیمی ها معمولا با کاربرد واژه ی “مرد خانه” اهمیت پدر و شوهر را در خانه نشان می دادند. معمولا جای پدر درخانه های سنتی با قراردادن یکی دو بالش مخصوص از جای دیگران متمایز می شد. این چیزها در عین اینکه زحمتی هم ندارد مقام سرپرستی مرد را به او گوشزد می کند و او را به حمایت بیشتر از خانواده تشویق می کند.

نگرانی بعضی زنها در ترک اینگونه محبت ها ترس از سوء استفاده است .اما حتی کسی که اهل سوء استفاده است در قلب خودش همه چیز را به درستی می داند و متوجه رفتار خودش هست فقط برای اصلاح رفتارش زمان می خواهد.
اگر مرد هستید توجه داشته باشید که همسرتان از شماست. غریبه نیست که نسبت به او بی تفاوت باشید. دشمن نیست که شکستش بدهید. باید با دلسوزی از او حمایت کنید. برای حمایت کردن لازم نیست در کوچه و خیابان کسی مزاحم او شود تا شما حمایتتان را نشان دهید بلکه لازم است گاهی قدر دانی کنید. او را ستایش کنید و به او اطمینان بدهید تحت هیچ شرایطی نسبت به او دلسرد و بی عاطفه نخواهید شد. هیچ کس نمی تواند بین شما فاصله بیندازد.

به نیاز های فرزندانتان توجه کنید و چنانچه نمی توانید توقعاتشان را برطرف کنید با مهربانی توضیح دهید و قانعشان سازید. با خشونت و ترس بچه ها را ساکت نکنید این عین نامردی و خلاف قوانین بهار است

اگر همسر شما بابت چیزی نگران است ممکن است این نگرانی از کم لطفی شما باشد اگر شما به اندازه ی کافی حمایت می کردید این نگرانی ایجاد نمی شد. مثلا وقتی همسرتان از کمبودهای مالی ناراحت است با پیش کشیدن بحثهای شیرین عاطفی ناراحتی های او را کمتر کنید و برای او آینده ی خوبی را از لحاظ مالی توصیف کنید و در این باره توان خودتان را در نظر نگیرید بلکه الطاف ناگهانی خداوند را در نظر بگیرید. حمایت کردن یک وظیفه ی مردانه و از طبیعت شماست .به طبیعتتان بازگردید و نسبت به نگرانیها و کمبودهای همسر و ناموستان حساس باشید.

اگر مادر هستید بدانید که طبعیت یک مادر، مهربانی و گذشت است. وقتی با فرزندانتان درس کار می کنید همواره این نکته را مد نظر داشته باشید که یکی دو نمره کمتر و بیشتر هیچ اهمیتی ندارد. آنچه اهمیت دارد مهربانی ها و خوش اخلاقیهای شما در تمام این لحظاتی است که در کنار هم برای موضوع درسی نشسته اید و با هم وقتتان را سپری می کنید .
حواستان باشد رفتار شما الگوی رفتاری او در آینده خواهد بود .وقتی با کتاب روی سر فرزندتان می کوبید مسئول هزاران فریادی خواهید بود که او در آینده بر سر فرزندانش خواهید کشید .

اگر فرزندی هستید جوان یا نوجوان در مقابل والدینتان با تواضع رفتار کنید. نگرانی تولید نکنید تا رفتارهای ناخوشایندی را تحمل کنید. بهار لبریز از فداکاری است. در بهار نو، فداکاری را تمرین کنید

اگر پدر هستید، پدر یعنی کسی که با فداکاری نیازهای فرزندانش را برطرف می کند و آنها را به راه راست هدایت می کند. به نیاز های فرزندانتان توجه کنید و چنانچه نمی توانید توقعاتشان را برطرف کنید با مهربانی توضیح دهید و قانعشان سازید. با خشونت و ترس بچه ها را ساکت نکنید این عین نامردی و خلاف قوانین بهار است .وظیفه ی دیگری که طبیعت بر عهده ی شما قرار داده این است که چیزهای لازم را به فرزندانتان بیاموزید پس در خانه طوری رفتار کنید که چیز بدی از شما یاد نگیرند.

اگر فرزندی هستید جوان یا نوجوان در مقابل والدینتان با تواضع رفتار کنید. نگرانی تولید نکنید تا رفتارهای ناخوشایندی را تحمل کنید. بهار لبریز از فداکاری است. در بهار نو، فداکاری را تمرین کنید.مثل نوجوانان مغرور و بی فایده ،خودخواهی نشان ندهید .بلکه دلسوز والدینتان باشید و همیشه توجه داشته باشید که آنها عزیزترین و با ارزشترین افراد در زندگی شما هستند ولی گاهی این چیز ها از یادها می رود.

استراتژی ارتباط ..

نوشته شده توسطعابدي 27ام مرداد, 1396

استراتژی ارتباط با خانواده همسر
وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند.
,ازدواج و ارتباطات با اقوام
در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر 2 خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.
این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود.یکی از عوامل موثر بر رابطه همسران، رابطه آنها با خانواده‌های طرف مقابل است. مشکلات در این رابطه ممکن است به اختلاف میان زن و شوهر بینجامد و در ایران با توجه به روابط خانوادگی نزدیک‌تر، این تاثیرات شدیدتر است…

از شایع‌ترین الگوهای رابطه با خانواده‌های همسران که ممکن است به اختلاف بینجامد، می‌توان به این موارد اشاره کرد
دیدارهای مکرر و بدون برنامه با خانواده‌های طرفین: یکی از آفت‌های زندگی خانوادگی در ایران، دیدار‌های مکرر، غیرضروری و بدون برنامه زوج‌ها و خانواده‌هایشان است که گاه در طول هفته بارها تکرار می‌‌شود. متاسفانه مشاهده می‌شود زوج جوان هر روز از ساعت مشخصی تا پایان شب به خانه پدری خانم یا آقا می‌روند. این روش زندگی، ممکن است بیانگر وجود اختلاف و مشکلات بین زوج و نشان‌دهنده این باشد که زوج جوان بدون حضور اطرافیان، قادر به تحمل زندگی دونفره نیستند. وقتی زندگی زناشویی افراد بدون دغدغه و مشکلات عاطفی باشد، زن و مرد برای رسیدن به خانه و در کنار هم بودن لحظه‌شماری می‌کنند.

زیاد ماندن یکی از اعضای خانواده طرفین به‌عنوان مهمان در منزل زوج: اینکه مادر یا پدر یکی از زوج‌ها به‌دلیل کهولت سن و تنهایی مدت‌ها در خانه فرزندش زندگی کند، خیلی اتفاق می‌افتد و متداول است ولی گاهی والدین به‌دلیل محبت زیاد یا هر مساله دیگر، به‌مدت طولانی و بدون دلیل در خانه فرزندشان می‌مانند حتی گاهی ممکن است برادر و خواهر یکی از طرفین که سرباز یا دانشجو هستند، در خانه آنها سکونت کنند ولی این مساله آسیب خیلی زیادی به زندگی خصوصی زناشویی می‌زند و باعث بروز اختلاف می‌‌‌شود.

مکالمه تلفنی مکرر یا طولانی‌مدت در طول روز با خانواده‌ها: تماس تلفنی با اعضای خانواده، راهی است برای برون‌رفت زن و شوهر از تنهایی، زیرا موضوع صحبت نمی‌تواند چیزی جز بازگوکردن مسایل روزمره باشد و همین باعث می‌شود پای دیگران به حریم خصوصی زندگی باز ‌‌شود و همسر فرد فکر ‌کند در تصمیم‌گیر‌ها ردپایی از افکار خانواده همسرش وجود دارد و احساس ناامنی زمانی در او ایجاد می‌‌شود که متوجه ‌‌شود گاهی در این گفت‌وگوها رازهای خصوصی زندگی‌تان فاش می‌‌شود و همین مساله باعث خواهد شد ترجیح دهد به ناچار مطالبی را در خانه بازگو نکند که باعث دوری زوج از هم خواهد شد.
گاهی والدین، بدون اینکه بخواهند زندگی فرزندشان را به هم بریزند، روش‌ها و راهکارهایی به او پیشنهاد می‌کنند که چون براساس عواطف شکل گرفته، ممکن است کمتر منطقی باشد. هرکس باید بداند بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی، همسر است
دخالت خانواده‌ها در امور اقتصادی زوج: این دخالت‌ها باعث شکست احتمالی زوج‌ها می‌شود، حتی اگر با نیت خیرخواهانه باشد. ادامه این دخالت‌ها در امور اقتصادی، ممکن است باعث برهم خوردن زندگی زوج و حتی طلاق هم شود.

تحمیل‌کردن راه و رسم زندگی به زوج جوان: در بعضی از مناطق ایران که زندگی سنتی حکم‌فرماست، وقتی دختر جوانی به همسری پسری درمی‌آید، خانواده‌ها با بهانه بی‌تجربگی آنها، وادارشان می‌کنند در کنار خودشان زندگی کنند تا راه و رسم زندگی کردن را به آنها بیاموزند! اما سوال اینجاست اگر دختر و پسر راه و رسم زندگی را نمی‌دانند، چرا اجازه نمی‌دهند این آموزش‌ها را مادر به دختر بدهد و بعد ازدواج کند؟ چرا باید دختری را در سنین پایین به‌عنوان عروس انتخاب کنند که چیزی از زندگی نمی‌داند؟ دلیل آن شاید این باشد که می‌خواهند عروس نوجوان را با ارزش‌های خانوادگی خود بزرگ کنند و عادت بدهند. متاسفانه این روش به‌طور مطلق و قطعی، روشی شکست‌خورده است. نتیجه این هم‌زیستی در سال‌های اول زندگی، چیزی جز نفرت و کینه طولانی‌مدت بین عروس و مادرشوهر نخواهد بود. در دنیای امروز، دختران نوجوان بیش از پیش از طریق تلویزیون و رسانه‌های دیگر راه و رسم زندگی مستقل را آموخته‌اند. گاهی والدین، بدون اینکه بخواهند زندگی فرزندشان را به هم بریزند، روش‌ها و راهکارهایی به او پیشنهاد می‌کنند که چون براساس عواطف شکل گرفته، ممکن است کمتر منطقی باشد. هرکس باید بداند بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی، همسر است.

وجود افراد خودشیفته در خانواده‌های زوجین: اگر در خانواده زوج، شخصی وجود داشته باشد که فقط به خواسته‌ها و ایده‌های خود بیندیشد و طرفین را وادار به اجرای خواسته‌هایش کند، بدون اینکه کوچک‌ترین توجهی به احساسات، عواطف و علایق آنها کند، زندگی را به بیراهه خواهد کشاند. افراد خودشیفته و خودمحور، دوست دارند تفکرات خود را به همه القا کنند، حتی اگر آن تفکرات با زندگی آنها سازگار نباشد.
,ازدواج و ارتباطات با اقوام
وجود افرادی در خانواده زوج که به الکل یا موادمخدر اعتیاد داشته باشند: علاوه بر تاثیرات ناخوشایند این مساله در کودکان باید اشاره کرد که بیماران معتاد، قسمت زیادی از انرژی خانواده‌ها را به سمت خود معطوف می‌کنند و باعث ایجاد تعارض و اختلاف می‌شوند. آنها فضای خانه را به سمت بی‌انگیزگی و بی‌مسوولیتی می‌برند.

چگونه از این آثار زیانبار جلوگیری کنیم؟
توجه به این نکته‌ها به شما کمک می‌کند از آثار زیانبار دخالت بی‌جای خانواده‌ها در رابطه‌تان با همسرتان جلوگیری کنید:

در مورد اختلافاتتان با خانواده‌هایتان صحبت نکنید: اولین و مهم‌ترین مساله‌ای که باید بدانید این است که هرگز نباید مسایل و اختلاف‌های خود را بدون اطلاع همسرتان با خانواده‌های خود در میان بگذارید زیرا بعد از مدتی شما با همسرتان آشتی می‌کنید اما خانواده‌ها همچنان تصور می‌کنند زندگی شما پر از بدبختی و مشکلات است مساله دیگر این است که وقتی والدین از زندگی شما باخبر می‌شوند، ناخودآگاه رفتارشان با همسرتان تغییر می‌کند و حتی زمانی که شما با او آشتی کرده‌اید، این تغییر رفتار ادامه دارد.

هرگز وفاداری خود را بین خانواده و همسرتان تقسیم نکنید: باور غلطی وجود دارد که بر اساس آن پدر و مادرها فکر می‌کنند اگر فرزندشان همسر خوبی باشد، فرزند خوبی برایشان نیست. زوج‌ها هم به غلط تصور می‌کنند که اگر همسرشان فرزند خوبی برای والدین است، پس همسر خوبی برای آنها نخواهد بود. برقرارکردن تعادل در چنین شرایطی خیلی سخت است. اگر بتوانیم به همسر و پدر و مادرمان بقبولانیم که هریک جایگاه خاص خودشان را دارند، یک نوع هنرمندی است. اما به عنوان یک قانون روان‌شناختی، باید بپذیریم در تقسیم وفاداری، سهم بسیار عمده از آن همسر است، نه از آن پدر و مادر. اگر به هر دلیلی قادر به عمل با این الگو نیستید، حتما قبل از ازدواج آن را با طرف مقابلتان در میان بگذارید و به او اجازه انتخاب دهید.

مرزهای خانواده را مشخص کنید: بدون کوچک‌ترین رودربایستی و تعارفی، با همسر خود در مورد الگوی رابطه با خانواده‌های طرفین از نظر میزان و نحوه رفت‌وآمد، نحوه ارتباط اقتصادی، برنامه زمانبندی ارتباط‌ها و… مذاکره کنید.
یکی از مهم‌ترین عوامل اختلاف همسران این است که فرد ابتدا تصمیم‌ها را به صورت فردی یا با مشورت خانواده پدری‌ یا دوستانش می‌گیرد و آخرین کسی که از این تصمیم باخبر می‌شود، همسر اوست. این پدیده باعث می‌شود که همسر فرد احساس کند جایگاه واقعی در زندگی همسرش ندارد، این احساس در درازمدت منجر به سست شدن روابط عاطفی می‌شود.
اگر کسی درباره مسایل شما اظهارنظر و دخالتی کرد، از محبت و توجه او با احترام زیاد تشکر کنید اما در نهایت بگویید که تصمیم نهایی را با مشورت همسرتان خواهید گرفت
از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر می شود و اختلاف ها بالا می گیرد.به دلیل وابستگی بسیاری از مادران به پسر خود، اختلاف های آن ها با عروس شدت می گیرد. اغلب آن ها در پذیرش عروس خود دچار مشکل می شوند . از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.
دکتر اقلیما ادامه می دهد: اغلب خانواده ها 2 تا 3 سال پس از ازدواج می توانند عروس جدید خود را بپذیرند و به زمان نسبتا طولانی نیاز دارند. از سوی دیگر دختر نیز با یک سپر دفاعی پا به خانه مادرشوهر گذاشته همواره مترصد یک حرکت اشتباه یا گفته نسنجیده است که آن را بهانه شکایت از خانواده همسر قرار دهد. بنابراین بهتر است عروس جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و مادرشوهر تلاش کند و خانواده همسر نیز با خطاهای زوج جوام با اغماض و چشم پوشی زیاد برخورد کنند.

خیلی مهم برای زوجین

نوشته شده توسطعابدي 27ام مرداد, 1396

استراتژی ارتباط با خانواده همسر
وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند.
,ازدواج و ارتباطات با اقوام
در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر 2 خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.
این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود.یکی از عوامل موثر بر رابطه همسران، رابطه آنها با خانواده‌های طرف مقابل است. مشکلات در این رابطه ممکن است به اختلاف میان زن و شوهر بینجامد و در ایران با توجه به روابط خانوادگی نزدیک‌تر، این تاثیرات شدیدتر است…

از شایع‌ترین الگوهای رابطه با خانواده‌های همسران که ممکن است به اختلاف بینجامد، می‌توان به این موارد اشاره کرد
دیدارهای مکرر و بدون برنامه با خانواده‌های طرفین: یکی از آفت‌های زندگی خانوادگی در ایران، دیدار‌های مکرر، غیرضروری و بدون برنامه زوج‌ها و خانواده‌هایشان است که گاه در طول هفته بارها تکرار می‌‌شود. متاسفانه مشاهده می‌شود زوج جوان هر روز از ساعت مشخصی تا پایان شب به خانه پدری خانم یا آقا می‌روند. این روش زندگی، ممکن است بیانگر وجود اختلاف و مشکلات بین زوج و نشان‌دهنده این باشد که زوج جوان بدون حضور اطرافیان، قادر به تحمل زندگی دونفره نیستند. وقتی زندگی زناشویی افراد بدون دغدغه و مشکلات عاطفی باشد، زن و مرد برای رسیدن به خانه و در کنار هم بودن لحظه‌شماری می‌کنند.

زیاد ماندن یکی از اعضای خانواده طرفین به‌عنوان مهمان در منزل زوج: اینکه مادر یا پدر یکی از زوج‌ها به‌دلیل کهولت سن و تنهایی مدت‌ها در خانه فرزندش زندگی کند، خیلی اتفاق می‌افتد و متداول است ولی گاهی والدین به‌دلیل محبت زیاد یا هر مساله دیگر، به‌مدت طولانی و بدون دلیل در خانه فرزندشان می‌مانند حتی گاهی ممکن است برادر و خواهر یکی از طرفین که سرباز یا دانشجو هستند، در خانه آنها سکونت کنند ولی این مساله آسیب خیلی زیادی به زندگی خصوصی زناشویی می‌زند و باعث بروز اختلاف می‌‌‌شود.

مکالمه تلفنی مکرر یا طولانی‌مدت در طول روز با خانواده‌ها: تماس تلفنی با اعضای خانواده، راهی است برای برون‌رفت زن و شوهر از تنهایی، زیرا موضوع صحبت نمی‌تواند چیزی جز بازگوکردن مسایل روزمره باشد و همین باعث می‌شود پای دیگران به حریم خصوصی زندگی باز ‌‌شود و همسر فرد فکر ‌کند در تصمیم‌گیر‌ها ردپایی از افکار خانواده همسرش وجود دارد و احساس ناامنی زمانی در او ایجاد می‌‌شود که متوجه ‌‌شود گاهی در این گفت‌وگوها رازهای خصوصی زندگی‌تان فاش می‌‌شود و همین مساله باعث خواهد شد ترجیح دهد به ناچار مطالبی را در خانه بازگو نکند که باعث دوری زوج از هم خواهد شد.
گاهی والدین، بدون اینکه بخواهند زندگی فرزندشان را به هم بریزند، روش‌ها و راهکارهایی به او پیشنهاد می‌کنند که چون براساس عواطف شکل گرفته، ممکن است کمتر منطقی باشد. هرکس باید بداند بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی، همسر است
دخالت خانواده‌ها در امور اقتصادی زوج: این دخالت‌ها باعث شکست احتمالی زوج‌ها می‌شود، حتی اگر با نیت خیرخواهانه باشد. ادامه این دخالت‌ها در امور اقتصادی، ممکن است باعث برهم خوردن زندگی زوج و حتی طلاق هم شود.

تحمیل‌کردن راه و رسم زندگی به زوج جوان: در بعضی از مناطق ایران که زندگی سنتی حکم‌فرماست، وقتی دختر جوانی به همسری پسری درمی‌آید، خانواده‌ها با بهانه بی‌تجربگی آنها، وادارشان می‌کنند در کنار خودشان زندگی کنند تا راه و رسم زندگی کردن را به آنها بیاموزند! اما سوال اینجاست اگر دختر و پسر راه و رسم زندگی را نمی‌دانند، چرا اجازه نمی‌دهند این آموزش‌ها را مادر به دختر بدهد و بعد ازدواج کند؟ چرا باید دختری را در سنین پایین به‌عنوان عروس انتخاب کنند که چیزی از زندگی نمی‌داند؟ دلیل آن شاید این باشد که می‌خواهند عروس نوجوان را با ارزش‌های خانوادگی خود بزرگ کنند و عادت بدهند. متاسفانه این روش به‌طور مطلق و قطعی، روشی شکست‌خورده است. نتیجه این هم‌زیستی در سال‌های اول زندگی، چیزی جز نفرت و کینه طولانی‌مدت بین عروس و مادرشوهر نخواهد بود. در دنیای امروز، دختران نوجوان بیش از پیش از طریق تلویزیون و رسانه‌های دیگر راه و رسم زندگی مستقل را آموخته‌اند. گاهی والدین، بدون اینکه بخواهند زندگی فرزندشان را به هم بریزند، روش‌ها و راهکارهایی به او پیشنهاد می‌کنند که چون براساس عواطف شکل گرفته، ممکن است کمتر منطقی باشد. هرکس باید بداند بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی، همسر است.

وجود افراد خودشیفته در خانواده‌های زوجین: اگر در خانواده زوج، شخصی وجود داشته باشد که فقط به خواسته‌ها و ایده‌های خود بیندیشد و طرفین را وادار به اجرای خواسته‌هایش کند، بدون اینکه کوچک‌ترین توجهی به احساسات، عواطف و علایق آنها کند، زندگی را به بیراهه خواهد کشاند. افراد خودشیفته و خودمحور، دوست دارند تفکرات خود را به همه القا کنند، حتی اگر آن تفکرات با زندگی آنها سازگار نباشد.
,ازدواج و ارتباطات با اقوام
وجود افرادی در خانواده زوج که به الکل یا موادمخدر اعتیاد داشته باشند: علاوه بر تاثیرات ناخوشایند این مساله در کودکان باید اشاره کرد که بیماران معتاد، قسمت زیادی از انرژی خانواده‌ها را به سمت خود معطوف می‌کنند و باعث ایجاد تعارض و اختلاف می‌شوند. آنها فضای خانه را به سمت بی‌انگیزگی و بی‌مسوولیتی می‌برند.

چگونه از این آثار زیانبار جلوگیری کنیم؟
توجه به این نکته‌ها به شما کمک می‌کند از آثار زیانبار دخالت بی‌جای خانواده‌ها در رابطه‌تان با همسرتان جلوگیری کنید:

در مورد اختلافاتتان با خانواده‌هایتان صحبت نکنید: اولین و مهم‌ترین مساله‌ای که باید بدانید این است که هرگز نباید مسایل و اختلاف‌های خود را بدون اطلاع همسرتان با خانواده‌های خود در میان بگذارید زیرا بعد از مدتی شما با همسرتان آشتی می‌کنید اما خانواده‌ها همچنان تصور می‌کنند زندگی شما پر از بدبختی و مشکلات است مساله دیگر این است که وقتی والدین از زندگی شما باخبر می‌شوند، ناخودآگاه رفتارشان با همسرتان تغییر می‌کند و حتی زمانی که شما با او آشتی کرده‌اید، این تغییر رفتار ادامه دارد.

هرگز وفاداری خود را بین خانواده و همسرتان تقسیم نکنید: باور غلطی وجود دارد که بر اساس آن پدر و مادرها فکر می‌کنند اگر فرزندشان همسر خوبی باشد، فرزند خوبی برایشان نیست. زوج‌ها هم به غلط تصور می‌کنند که اگر همسرشان فرزند خوبی برای والدین است، پس همسر خوبی برای آنها نخواهد بود. برقرارکردن تعادل در چنین شرایطی خیلی سخت است. اگر بتوانیم به همسر و پدر و مادرمان بقبولانیم که هریک جایگاه خاص خودشان را دارند، یک نوع هنرمندی است. اما به عنوان یک قانون روان‌شناختی، باید بپذیریم در تقسیم وفاداری، سهم بسیار عمده از آن همسر است، نه از آن پدر و مادر. اگر به هر دلیلی قادر به عمل با این الگو نیستید، حتما قبل از ازدواج آن را با طرف مقابلتان در میان بگذارید و به او اجازه انتخاب دهید.

مرزهای خانواده را مشخص کنید: بدون کوچک‌ترین رودربایستی و تعارفی، با همسر خود در مورد الگوی رابطه با خانواده‌های طرفین از نظر میزان و نحوه رفت‌وآمد، نحوه ارتباط اقتصادی، برنامه زمانبندی ارتباط‌ها و… مذاکره کنید.
یکی از مهم‌ترین عوامل اختلاف همسران این است که فرد ابتدا تصمیم‌ها را به صورت فردی یا با مشورت خانواده پدری‌ یا دوستانش می‌گیرد و آخرین کسی که از این تصمیم باخبر می‌شود، همسر اوست. این پدیده باعث می‌شود که همسر فرد احساس کند جایگاه واقعی در زندگی همسرش ندارد، این احساس در درازمدت منجر به سست شدن روابط عاطفی می‌شود.
اگر کسی درباره مسایل شما اظهارنظر و دخالتی کرد، از محبت و توجه او با احترام زیاد تشکر کنید اما در نهایت بگویید که تصمیم نهایی را با مشورت همسرتان خواهید گرفت
از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر می شود و اختلاف ها بالا می گیرد.به دلیل وابستگی بسیاری از مادران به پسر خود، اختلاف های آن ها با عروس شدت می گیرد. اغلب آن ها در پذیرش عروس خود دچار مشکل می شوند . از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.
دکتر اقلیما ادامه می دهد: اغلب خانواده ها 2 تا 3 سال پس از ازدواج می توانند عروس جدید خود را بپذیرند و به زمان نسبتا طولانی نیاز دارند. از سوی دیگر دختر نیز با یک سپر دفاعی پا به خانه مادرشوهر گذاشته همواره مترصد یک حرکت اشتباه یا گفته نسنجیده است که آن را بهانه شکایت از خانواده همسر قرار دهد. بنابراین بهتر است عروس جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و مادرشوهر تلاش کند و خانواده همسر نیز با خطاهای زوج جوام با اغماض و چشم پوشی زیاد برخورد کنند.