« تخم خیر بکار | محبت به همسر » |
احترام به همسر
نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396هر کسی به شخصیت خویش علاقه مند است.خودش را دوستدارد.دلش میخواهد دیگران به شخصیت او احترام بگذارند.هر
کس شخصیت او را محترم بشمارد محبوبش واقع میشود.از توهین کنندگان متنفر است.خانم محترم حب ذات و علاقه به احترام یک
امر غریزي است لیکن همه کس حاضر نیست احساس درونی شوهر شما را اشباع کند و به وي احترام بگذارد.در خارج منزل با
صدها افراد گوناگون و بی ادب برخورد میکند و بسا اوقات مورد توهین قرار میگیرد.و به شخصیتش لطمه وارد میشود.از شما که یار
و غمخوارش هستید انتظار دارد اقلا در خانه احترامش کنید و شخصیت تحقیر شده اش را زنده گردانید. بزرگداشت اوشما را
کوچک نمیکند لیکن به او نیرو و توانایی میبخشد و براي کوشش و فعالیت آماده اش میگرداند.خانم گرامی به شوهرت سلام
کن.همیشه به لفظ شما او را مخاطب قرار بده.موقع سخن گفتن کلامش را قطع نکن. جلو پایش برخیز و به او احترام کن.با ادب
حرف بزن.بر سرش داد نزن. اگر با هم به مجلسی میروید او را مقدم بدار.او را با اسم صدا نزن بلکه بانام فامیل و لقب مخاطب قرار
بده.در حضور دیگران از او تجلیل و تعریف کن.به فرزندانت سفارش کن از پدرشان احترام کنند.و اگر بی ادبی کردندتوبیخشان
کن.در حضور مهمان ها نیز احترامش بگذار و به اندازه آنها بلکه زیادتر از او پذیرایی کن.مبادا در مجلس مهمانی وجود شوهرت را
نادیده بگیري و تمام توجهت به مهمانها معطوف باشد.وقتی درب منزل را میزندسعی کن خودت درب را باز نموده با لب خندان و
چهره باز به استقبالش بروي.آیا میدانی همین عمل کوچک چه اثر نیکویی در روح شوهرت خواهد گذاشت؟شاید در خارج منزل با
ده ها مشکل مواجه بوده و با روحیه پژمرده وارد منزل شود.استقبال کردن شما با لب خندان روح تازهاي درکالبد خسته او دمیده دلش
را آرامش میدهد.ممکن است خانمها از این سخن تعجب نموده بگویند:چه پیشنهاد عجیبی!زن باستقبال شوهر برود وخوش آمد
بگوید!شخص بیگانه و غریبی نیست تا احتیاجی باستقبال وخوش آمد داشته باشد. تسقط الآداب بین الاحباب.البته این طرز تفکر از
تربیت غلط ماپیدا شده،کی گفته که دوستان و خویشان لازم نیست ادب و احترام رارعایت کنند.مهمانی بمنزل شما وارد میشود از
او استقبال میکنید،خوش آمد میگوئید،احترام میکنید،پذیرائی مینمائید. و این عمل را یک رفتار عقلائی و یکی از اداب و رسوم
زندگی میشمارید.البته چنین است،از مهمان باید احترام کرد لیکن از شما انصاف میخواهم مردي که از صبح تا شب براي تامین
زندگی و رفاه وآسایش شما تلاش میکند،و در این راه با صدها مشکل روبرو شده،آنگاه حاصل دسترنج خویش را در طبق اخلاص
نهاده درب خانه را میکوبد که به رایگان در اختیار شما بگذارد،آیا ارزش آنرا ندارد که براي خوشنودي واحترام او تا درب خانه قدم
رنجه فرمایید و با لب خندان یک خوش آمد گفته دلش را شاد گردانید؟ نگو:چون با هم مانوس و خصوصی هستیم انتظار احترام
ندارد، بلکه از شما بیشتر از دیگران انتظار احترام دارد.اگر احترام نکردید وسکوت کرد دلیل آن نیست که توقع ندارد،بلکه براي
صفحه 14 از 110 www.Ghaemiyeh.com همسرداري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
رعایتشما ازخواسته درونی خویش صرف نظر نموده است. خانم محترم،اگر به شوهرت احترام نمودي او هم در مقابل به
شمااحترام خواهد گذاشت. رشته محبت در میانتان استوارتر و پیمان زناشویی با دوامتر خواهد شد.به خانه و زندگی و کسب و کار
دلگرم میشود،ونتیجهاش عائد شما میگردد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:وظیفه زن این است که تادرب خانه به پیشواز
شوهرش برود و به وي خوش آمد بگوید. ( 1) امام صادق علیه السلام فرمود:هر زنی که از شوهرش احترام کند وآزارش نرساند
خوشبخت و سعادتمند خواهد بود. ( 2) پیغمبر اسلام فرمود:زن موظف استبراي شوهرش طشت و حوله حاضر کند و دستهایش را
بشوید. ( 3) مواظب باش به شوهرت توهین و بی ادبی نکنی،ناسزا نگوئی،دشنام ندهی،بی اعتنائی نکنی، بر سرش داد نزنی،نزد
دیگران آبرویش رانریزي،با لقبهاي زشت صدایش نزنی.اگر به او توهین کردي او نیز به توتوهین خواهد نمود.قلبا از هم مکدر
میشوید،عقده روحی و کینه پیدامیکنید،صفا و محبت از میانتان برطرف میشود،دائما در حال نزاع وکشمکش خواهید بود.اگر به
زندگی ادامه بدهید بطور یقین زندگی خوشی نخواهید داشت.کینه هاي روحی و عقدههاي روانی ممکن است تولید خطرکند و
باعث جنایت شود.از داستانهاي زیر عبرت بگیرید: مرد 22 سالهاي بنام…همسر 19 ساله خود را به علت اینکه وي راخر کور خطاب
کرده بود با 15 ضربه چاقو بقتل رسانید.وي در دادگاه گفت:یکسال پیش با…ازدواج کردم.در آغاز زندگی مرا شدیدا
دوست میداشت.ولی بزودي تغییر رویه داد و بناي ناسازگاري را گذاشت.بر سرهر مساله کوچکی به من فحاشی میکرد و حتی مرا
خطاب میکرد.در روز حادثه شوهرخود را خر کور خطاب میکند.او چنان « بخاطر اینکه یکی ازچشمهایم کمی چپ است خر کور
خشمگین میشود که به جان همسرش افتاده او را با 15 ضربه چاقو از پاي در میآورد. ( 4) مرد 71 سالهاي که زنش را کشته در علت
قتل او میگوید:ناگهان رفتار…نسبت به من تغییر کرد.بی اعتنا شد.یک بار هم مرا پیرمرد غیرقابل تحمل صدا کرد.با این حرف نشان
2-بحار ج 103 ص . داد که دوستم ندارد.دچارسوءظن شدم و با دو ضربه تبر او را کشتم. ( 5) پینوشتها 1-مستدرك ج 3 ص 551
. 5-اطلاعات اول آذر ماه 1350 شماره 13652 . 4-اطلاعات 14 اردیبهشت 1351 .شماره 13787 . -3 مستدرك ج 2 ص 551 .253
فرم در حال بارگذاری ...