« خانم دکتر | وصیت » |
ببرید برای رزمندگان
نوشته شده توسطعابدي 19ام مرداد, 1396ببرید برای رزمنده ها
عروس و داماد هنوز یک ماه از ازدواجشان نگذشته بود که آمده بودند جبهه. داماد سنگری شده بود و عروس در پشتیبانی و امداد فعالیت میکرد. محل اسکانشان هتل هلال بود. ساختمانی در جادهی آبادان ـ خرمشهر که مدام در تیررس خمپاره و توپ قرار داشت. شنیدیم فقط یک پتو دارند که وسط اتاق پهن میکنند و مینشینند اما برای خواب چیزی ندارند. یک پتو برداشتیم و رفتیم درِ اتاقشان. آمدند دم در ولی پتو را قبول نکردند. گفتند: «ببرید برای رزمندهها». اصرار کردیم، گفتند: «نه، ما به آنچه داریم قانع هستیم».
شهید
ستاره های بی نشان، ج 3، ص 24 و 25
امام علی ع
وقتى خداوند خوبى بنده اى را بخواهد به او قناعت عطا می كند.
غررالحكم، ص 391
فرم در حال بارگذاری ...