« طرح کتابخوانیلقمه حلال »

بخشیدم

نوشته شده توسطعابدي 19ام مرداد, 1396

بخشیدم
مادرم مهریه را سنگین گرفت. می‌خواست یک چیز از این ازدواج که از نگاه آن‌ها غیر معمول بود، شبیه بقیه شود.
هیچ کدام موافق نبودیم، ولی اسماعیل به خاطر مادر سکوت کرد و گفت: «برای من چه فرقی دارد؟ من چه زیاد، چه کم‌اش را ندارم. راستی! نکند یک وقت مهرت را بخواهی، شرمنده‌ام کنی؟!» همان وقت، قبل از اینکه وارد سند ازدواج کنند، مهریه‌ام را بخشیدم.
شهید اسماعیل دقایقی

آن سوی دیوار دل، ص25

امام صادق ع
هر زنی که مهریه اش را به شوهرش ببخشد، برای هر درهمی، ثواب آزاد کردن بنده ای برایش منظور می گردد.
ارشاد القلوب، ج1، ص174


فرم در حال بارگذاری ...