« در راه ایران و قمجوانه ماش ‌.‌‌‌‌..... »

زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها 

نوشته شده توسطعابدي 26ام آذر, 1397

تولد و كودكي در مدينه

حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ يكي از بانوان با فضيلت و با شخصيت خاندان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ مي‎باشد. پدر بزرگوار او حضرت «موسي بن جعفر» امام هفتم شيعيان مي‎باشد. مادر گرامي حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا ـ عليه السّلام ـ مي‎باشد. نجمه از بانوان با فضيلت و از اسوه‎هاي تقوا و شرافت و از مخدرات كم نظير تاريخ بشريت است.[1]

درباره زمان تولد و وفات فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ آن چه مسلم است اين است كه زمان تولد آن حضرت پيش از سال يكصد و هفتاد و نه هجري بوده است زيرا بنابر نقل شيخ كليني در شوال 179 هارون الرشيد امام موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ پدر حضرت معصومه ـ عليه السّلام ـ را از مدينه به بغداد برد و در آن جا در ماه رجب 183 از دنيا رحلت فرمود.[2] و بنابر مدت عمر حضرت معصومه كه از 23 سال كمتر است، نمي‎تواند بعد از سال 179 باشد چون در آن سال‎ها پدرش در زندان بود. پس تاريخ ولادت آن حضرت به طور دقيق مشخص نيست ولي طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدينه در سال 173 نقل مي‎كنند.[3]

درباره تعداد فرزندان حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ و اين كه چند تن از آن‎ها فاطمه نام داشته‎اند اختلاف است. شيخ مفيد تعداد آنان را سي و هفت تن ذكر كرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر كه دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمة‌الكبري و فاطمة الصغري.[4] حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ عليه السّلام ـ از ديگر فرزندان حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ فاضل‎تر و داراي مقامي شامخ‎تر مي‎باشد.

با گذشت ايام، حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ هم دوران خردسالي را پشت سر گذاشت. و در اين سال‎ها محل رشد آن حضرت خانداني بود كه او را با دريايي از علم و معرفت رو به رو ساخت. ولي بيش از ده بهار از عمر شريفش نگذشته بود كه پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسيد و دريايي از غم و اندوه بر قلب شريفش فرو ريخت كه در اين ايام غم و تنهايي، تنها ماية تسلي او برادرش امام رضا ـ عليه السّلام ـ بود كه ناگهان «مأمون» وجود اقدس امام هشتم را از كانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب كرد و به اقامت اجباري در خراسان وادار نموده. حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ دوري يك ساله فراق برادر را تحمل كرد.

[1] . صدوق، عيون الاخبار، ج 1، ص 14؛ طبرسي، اعلام الوري، ص 302؛ طبري، امامي، دلائل الامامت، ص 309؛ اثباة الهداة، ج 3، ص 233؛ مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 396.
[2] . اصول كافي، محمد بن يعقوب كليني، انتشارات ولي عصر، تهران، 1375، ج 2، كتاب الحجة.
[3] . مستدرك سفينه، شيخ علي نمازي، ج 8، ص 257.
[4] . الاِرشاد، محمد بن نعمان (مفيد)، انتشارات، ج 2، ص 242.


فرم در حال بارگذاری ...