تساوی مرد و زن؟؟؟درست یا نادرست
نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396تساوى زن و مرد
مى پرسند آيا زن و مرد با هم برابر هستند؟
نقش جواب اين كه در ها زن و مرد با هم برابرند، همه با هم برابريم . ولى در شغل، حتى مردها با هم برابر نيستند،
چون؛ نقش ما بر اساس ترك يب استعدادهاى ما و رابط ه ى نيروهاى ما شكل مى گيرد. ولى شغل ما بر اساس اندازه و
مقدار استعدادها و تقدير آنها. اين خلاصه احتياج به توضيح دارد.
مى با توجه به تركيب استعدادهاى انسان يابيم كه نقش او تنو ع ها، تكرارها، بازيگر ى ها، بازيچه شدن ها، و
تماشاچى ماندن نيست. نقش او خوش بودن نيست، هدف او در چنين سطحى نم ى گنجد. اگر او تحركى نداشته
باشد و در جهتى عالى تر حركت نكند حتى تنوع ها هم او را ارضاء نمى كنند.
پى مى با شناخت ارزش و قدر انسان، به شناخت نقش و هدف او بريم. و اين نقش از تركيب نيروهاى درونى
انسان بدست مى آيد و اين تركيب به تحرك انسان مى انجامد و او را در صراط راه م ى برد. نه سنگ راه م ى شود و
بازيگر - مغضوب عليهم - و نه بازيچه مى شود و تماشاچى - ضالين -.
مى در نتيجه انسانى كه با اين بينش و تلقى همراه گرديده در هر عملى و در هر شغلى، اين نقش را دنبال كند و د ر
هر كارى با چنين بينشى همراه است، و در نتيجه اين نقش اوست كه تعيين كنند ه ى شغل او مى شود، نه اينكه شغل
او و كارهاى روزان هاش تعيين كننده نقش او باشند.
شغل البته كارها و هاى هر كس وابستگى با مقدار نيروها و امكانات و شرايط او دارد، وابسته با تقدير اوست . و در
حالى كه نقش او وابسته به تركيب بود . و مى بينيم تمامى افراد انسان ها در حالى كه حتى خطوط انگش ت هاشان با
هم برابر نيست و يك اندازه نيست، ولى در تركيب اندام ها و در رابطه ى اندام ها، همه با هم برابرند، و همين است
كه علم بر اساس اين روابط شكل مى گيرد كه همراه پديده هاى متغير روابط ثابت وجود دارند.
توضيح مى با اين توانيم به پاسخ بالا برگرديم كه زن و مرد و تمامى انسا ن ها در نق ش ها برابر هستند، اما در شغل ها
حتى مردها با هم برابر نيستند . و هر كس امكانات هر كار را ندارد . و اين است كه تقسيم كارها و شغل ها بايد
براساس امكانات بيشتر و بهتر انجام بگيرد . نه اينكه بگوييم كارهاى داخل به عهده ى چه كسى و كارهاى بيرون به
عهده ى ديگرى.
كارها به عهد هى كسانى است كه در وقت كمتر، به شكل بهتر از عهده ى آن بر مى آيند. تقسيم بندى مشاغل با اين
اصل همراه است، در حالى كه خود شغل ها ملاك افتخار نيست و عمل ملاك ارزش نيست، مهم عام لهايى است
كه عمل را مى سازد و مهم نقشى است كه در پس هر شغل پنهان است.
تمامى درگيرى ها و داد و فريادها، از اينجا برخاسته كه ما ارزش ها را فراموش كرده ايم و براى شغل ها عنوانى
ديگر در نظر گرفت ه ايم و آن را ملا ك افتخار مى شناسيم. خيال مى كنيم قضاوت، يا خياطى، با بقالى با يكديگر
تفاوت دارند و در ارزش ها دخالت دارند.
شغل بينش اسلامى، براى ها، به انداز هى بينش ها و به انداز هى نقشى كه در پشت آن ايستاده ارزش قائل است .
ارزش عمل؛
وابسته به محرك،
16
وابسته به جهت،
وابسته به شكل حركت،
وابسته به بينشى است كه تو نسبت به آثار عمل دارى. كسى كه با يك تومان پولش فقط خودش را از دست فقير
خلاص كرده، با كسى كه با همين مقدار درس گذشت را داده، با كسى كه با همين مقدار، يارى و همراهى ساخته،
. برابر نيست 1
كه عمل بى از آنجا نهايت رابط ه دارد، ارزش عمل وابسته به بينشى است كه تو از اين رابط ه ها دارى .اگر م ى شنويم،
ضربة على يوم الخندق أفضل من عبادة الثقلين؛ يك ضربت على در روز جنگ خندق از تمامى عباد ت ها افضل
است. با همين اصل م ى توانيم بفهميم كه چرا؟ چون؛ على رابط ه ى اين ضربت را با عبادت تما مى خلق ديده و با
اين بينش اين گام را برداشته، و اين ضربت را فرود آورده است.
نيست كه عمل در بينش اسلامى عمل و شغل ملاك ارزش ها را با عامل ها و انگيز ه هايش مى سنجند، كه؛ كل يعمل
. على شاكلته 2؛ هر كس، عملش بر طبق نيتى است كه به عمل شكل م ىدهد 3
با رسيدن به اين ارزش هاى جديد كه در رابطه با هدف هاى جديد بدست آمده اند، هدف هايى كه با شناخت قدر و
ارزش انسان شكل گرفته اند، با رسيدن به اين ارز ش ها و هدف هاى جديد، داستان شغل و تقسيم كارها حل
مى شود و اشكا لها به سنگ مى خورد.
مى براى روشن شدن و توضيح بيشتر، توانيم در اين سه قسمت شغل و ارث و ديه ى زن يك كمى بيشتر صحبت
كنيم.
مشورت؟؟؟
نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396مشورت فقط جمع آورى نظريات اين و آن نيست، كه اساس مشورت بدست آوردن اطلاعات و جمع بندى و
.مقايسه ى نظريه ها مى تواند باشد
آموزش
نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396كسى كه مى نمى خواهد آش بپزد يا رانندگى كند، بدون آموزش وارد شود. آيا مى شود عمر ى از دو طرف را بدون
آموزش و شناخت ضعف ها و نيازها و شناخت روش برخوردها و گفت و گوها به تباهى كشيد؟ راستى كه در
ساعت هاى انشاء و در دور ه هاى تحصيلى م ى توان طرز برخورد و صلح و قهر و ظرفيت و خشونت و حلم و صبر
و يا شتاب و تندى را آموخت . اين كه چگونه صلح كنيم و يا اين كه چگونه درگير شويم و چه وقت سخت گيرى
كنيم و … مى تواند موضوعات تأمل برانگيزى باشد و حتى بچ ه هاى لجوج و ناهنجار را به تأمل وادارد . آموزش
مسائل زندگى و مشكلات و برخوردها، اساس آموزش است . آدم ها به طور طبيعى مى توانند مثل پرستوها،
چلچله ها و كبوترها به يكديگر جذب شوند، ولى عامل غريزه نم ى تواند تمامى زندگى آد م ها را بچرخاند، كه نياز
به آموزش و تعليم و مشورت و نظارت، از اينجا ضرورت دارد.
حدیث
نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396⛔️امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند:
هرگاه تهی دست شدید بوسیله صدقه دادن ، با خدا تجارت کنید.
نهج البلاغه حکمت۲۵۸
سخن بزرگان
نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396#سخن_بزرگان
? هیچ کاری را بر خواندن قرآن مقدم نکنید،… هیچ کاری از این واجب تر نیست.
#امام_خامنهای مدظله العالی
•┈••✿?✿••┈•