« رفته بود خوزستان؛ جلسه تا ساعت یک نیمه شب طول کشیده بود. گفته بودند؛ منزل، هتل. خوابیده بود، همان جا در فرمانداری، با عمامه زیر سر و روانداز عبا شهید بهشتیزنهابایدبدانندکه مردها باآنهاتفاوت دارند،وقتی آنهاعصبانی هستند،باید کمی تنها باشند تاباگذشت زمان شعله های خشم شان خاموش شود اگرازآنهاموقع عصبانیت بازجویی کنید،عصبانیتر میشوند »

دست های خـــدا بــاشیم، برای برآوردن رویای انسـانی دیگر… این قـــــانون کائنات است، هرگاه معجــزه زندگی دیگران بــــاشیم بی شک کس دیگـــــری، معجــزه زندگی ما خواهد بود…

نوشته شده توسطعابدي 8ام دی, 1397


دست های خـــدا بــاشیم،
برای برآوردن رویای انسـانی دیگر…

این قـــــانون کائنات است،

هرگاه معجــزه زندگی دیگران بــــاشیم بی شک کس دیگـــــری، معجــزه زندگی ما خواهد بود…


فرم در حال بارگذاری ...