« جنازه‌ام کمکی کرده باشد... شهید محسن وزوارییدست های خـــدا بــاشیم، برای برآوردن رویای انسـانی دیگر… این قـــــانون کائنات است، هرگاه معجــزه زندگی دیگران بــــاشیم بی شک کس دیگـــــری، معجــزه زندگی ما خواهد بود… »

رفته بود خوزستان؛ جلسه تا ساعت یک نیمه شب طول کشیده بود. گفته بودند؛ منزل، هتل. خوابیده بود، همان جا در فرمانداری، با عمامه زیر سر و روانداز عبا شهید بهشتی

نوشته شده توسطعابدي 18ام دی, 1397


رفته بود خوزستان؛ جلسه تا ساعت یک نیمه شب طول کشیده بود. گفته بودند؛ منزل، هتل. خوابیده بود، همان جا در فرمانداری، با عمامه زیر سر و روانداز عبا

شهید بهشتی


فرم در حال بارگذاری ...