موضوع: "ولايت"

عیب جویی نکن

نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396

کسی در این جهان نیست که کلیه خوبیها در او جمع و از تمام بدیهاو نواقص پاك و منزه باشد. یکی لاغر استیکی خیلی
چاق.یکی بینیاش بزرگ استیکیدهانش گشاد.یکی دندانهایش بزرگ استیکی چهرهاش سیاه.یکیکوتاه قد استیکی خیلی
صفحه 75 از 110 www.Ghaemiyeh.com همسرداري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
دراز.یکی دهانش بدبو استیکی پاهایش.یکیبیعرضه و خجول استیکی پررو و بیحیا.یکی کثیف استیکی بیادب. یکی
آداب مهمانداري را بلد نیستیکی سواد ندارد.یکی تندخو استیکیپژمرده و افسرده. یکی سلیقه غذا پختن ندارد یکی ولخرجی
میکند.یکیپرخور استیکی بیاشتها.یکی بد اخلاق استیکی حسود.یکی تنبلاستیکی بد زبان،یکی خودخواه استیکی
کینهتوز.و دهها از این قبیلعیوب بزرگ و کوچک.هیچ زن و مردي پیدا نمیشود که یک یا چند عدداز این عیبها را نداشته باشد.
مردها معمولا قبل از ازدواج زنی را در مغز خویش مجسم میسازندکه داراي کلیه کمالات و از تمام بدیها منزه باشد و به اصطلاح
خودشانهمسر ایدهآل مینامند.و در نظر دارند با یک همچه دوشیزه فرشته صفتیوصلت نمایند.و از این مطلب غفلت دارند که یک
چنین زنی در جهانخارج وجود ندارد.وقتی ازدواج کردند چون وجود خارجی همسرشان باصورت ذهنی همسر ایدهآل کاملا
مطابقت ندارد بناي ایراد و عیبجویی رامیگذارند.خودشان را در ازدواج شکستخورده و بدشانس میپندارند.ازبدبختی و عدم
موفقیت دائما آه و ناله دارند.همیشه در صدد عیبجویی وخردهگیري هستند.و در این باره حتی از عیبهاي بسیار ناچیز و غیر قابل اعتنا
نمیگذرند.آنقدر در مورد یک عیب کوچک فکر میکنند که مانند کوهجلوه میکند.گاه گاه آنرا برخ همسرشان کشیده تحقیرشان
میکنند.یا پیشدیگران از وي انتقاد مینمایند. بدینوسیله (کانون) مقدس زناشویی رامتزلزل ساخته اسباب ناراحتی خودشان و
همسرشان را فراهم میسازند. نتیجه این عیبجوییها این میشود که زن قلبا مکدر خواهد شد،مهر وعلاقهاش رفته رفته کم
میشود،نسبتبه زندگی و خانهداري و شوهرداريدلسرد میگردد،پیش خود میگوید:چرا در خانه مردي که دوستم
نداردزحمتبکشم؟ممکن است در صدد تلافی بر آمده از شوهرش عیبجوییکند. شوهر میگوید:چه دماغ زشت و بزرگی
داري؟زن پاسخ میدهد: هر چه باشد از روي سیاه و هیکل لاغر بدقواره تو بهتر است.مرد میگوید: پایتبوي گند میدهد.زن
میگوید:حرف نزن با این دهان گشاد و لبهايکلفت.در اینصورت رویشان بروي هم باز میشود و مرتبا از یکدیگر مذمتو انتقاد
میکنند و محیط خانه که باید محیط صفا و صمیمیتباشد به صحنهنزاع و عیبجویی و تحقیر تبدیل میگردد. اگر با همین وضع به
زندگی ادامه دهند تا آخر عمر روز خوشنخواهد داشت.زیرا خانهاي که صفا و صمیمیت و مهر و محبت نداشتهباشد جاي آسایش
و خوشی نیست.بعلاوه مردي که خودش را در ازدواجشکستخورده و بدشانس بداند و از این امر ناراضی باشد و زنی که
مرتبامورد تحقیر و عیبجویی قرار گیرد همواره در معرض ابتلاي به امراضخطرناك مخصوصا بیماریهاي عصبی و روانی خواهند
بود.و اگر دامنهنزاع و بدگویی بالا بگیرد و بطلاق و جدایی منجر شود معمولا زن و مرد هر دو بدبختخواهند شد مخصوصا اگر
بچهدار باشند. زیرا چنین مردي اولاحیثیت و آبروي اجتماعی خویش را از دستخواهد داد و در بین مردم یکفرد هوسران و سبک
مغز معرفی خواهد شد. ثانیا در اثر ازدواج اول و طلاق ضررهاي اقتصادي زیادي بر ويوارد شده که جبران آنها آسان نخواهد
بود.و براي ازدواج دوم نیز بهصرف بودجه زیادتري نیازمند است که تامین آن دشوار خواهد بود. با تحمل این ضررها بعید
استبآسانی بتواند وضع اقتصادي خویش رامتعادل و روبراه سازد. ثالثا معلوم نیستبآسانی بتواند همسر مناسب و بیعیبی
برايخویش پیدا کند.زیرا اولا با توجه به سابقه بدي که در اثر ناسازگاري وطلاق همسر اولش پیدا کرده کمتر زنی حاضر میشود به
او شوهر کند وثانیا بر فرض اینکه همسري پیدا کرد معلوم نیست از همسر اولش بهترباشد.البته امکان دارد که عیب مخصوص او را
نداشته باشد لیکن خیلیکم اتفاق میافتد بلکه اصلا امکان ندارد که بطور کلی بیعیب و نقص باشد. همسر دومش نیز داراي عیب
بلکه عیبهایی خواهد بود.واي چه بسا ازهمسر اولش به مراتب بدتر باشد.در آنصورت ناچار میشود هر جور هستبااو بسازد.کمتر
مردي اتفاق میافتد که از ازدواج دومش کاملا راضی باشد. اما براي حفظ آبروي خویش ناچار استبسازد.بسیار اتفاق افتاده
کهمردي زن دومش را طلاق داده و بسراغ همسر اولش رفته است. آقاي محترم چرا با عینک بدبینی و عیبجویی بهمسرت نگاه
میکنیو به بعض عیوب کوچک و غیر قابل اعتنا آنقدر اهمیت میدهی که تدریجابصورت یک عیب بزرگ غیر قابل اغماض در
نظرت مجسم شود و زندگی را بر خودت و خانوادهات تاریک گرداند؟ مگر زن بیعیب سراغ داري که از همسرت عیبجویی
صفحه 76 از 110 www.Ghaemiyeh.com همسرداري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
میکنی؟مگرخودت بیعیبی که انتظار داري او کاملا بیعیب باشد؟اصولا این عیبهايکوچک چه ارزشی دارند که کانون گرم
زندگی را سرد یا متلاشی سازند. چرا فقط عیبهاي همسرت را میبینی و از خوبیهایش صرف نظر میکنی؟ اگر با نظر انصاف و واقع
بینی بنگري مزایا و خوبیهاي فراوانی را در اوخواهی یافت که بدیهایش را تحت الشعاع قرار خواهد داد.با توجه بآنهمه خوبی آن
عیب کوچک اصلا عیب شمرده نمیشود. اسلام عیبجویی را یک صفتبسیار زشت و زیانبخشی شناختهجدا از آن نهی کرده است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:اي کسانی که به زبان مدعیاسلام هستید لیکن ایمان در قلبتان وارد نشده است،از مسلمانان
بدگویینکنید و در صدد عیبجویی بر نیایید.هر کس از دیگران عیبجویی کند موردعیبجویی خدا قرار خواهد گرفت.و چنین
شخصی و لو در خانهاش باشدرسوا خواهد شد ( 1) پینوشتها 1-شافی ج 1 ص 2

ایراد و بهانه جویی

نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396

بعضی از مردها ایرادگیر و بهانهجو هستند.در خانه مرتبا ایرادمیگیرند و در مقابل هر امر کوچکی نق نق میکنند،چرا فلان چیز را
آنجاگذاشتهاید؟چرا فلان چیز سر جایش نیست؟ چرا جامه اینجا افتاده؟چرااینجا کثیف است؟چرا ناهار دیر حاضر شد؟چرا غذا شور
است؟ چرافلان غذا را تهیه نکردید؟چرا امروز سبزي خوردن سر سفره نیست؟چراآب حوض کثیف است؟اگر گلدان را آنجا
گذاشته بودید بهتر بود.مگر صددفعه نگفتم زیر سیگاریها را روي میز بگذارید؟و صدها از این قبیلایرادهاي کوچک و
جزئی.بعضی از مردها آنقدر در این باره سختگیريبعمل میآورند که راحتی خودشان و خانوادهشان را فداي آن میسازند بلکهگاهی
حاضر میشوند اساس پیمان مقدس زناشویی را بخاطر آن متزلزلسازند. البته ما منکر این موضوع نیستیم که مرد حق دارد در امور
منزلدخالت و امر و نهی کند،و در بخش اول کتاب به خانمها توصیه شد کهبدین حق اعتراف نمایند و در مقابل دخالتهاي مرد سر
سختی نشان ندهند،لیکن مرد که مدیر و سرپرستخانواده استباید جانب احتیاط و عقل وتدبیر را هیچگاه از دست ندهد.اگر
خواست در امور منزل دخالت نماید باید عاقلانه و بطور صحیح انجام گیرد تا مؤثر واقع شود. چون مرد آنقدر فرصت ندارد که در
تمام امور منزل دخالت کند واصولا در این جهت تخصص ندارد صلاح است که امور خانهداري را دراختیار همسرش قرار بدهد و
در این باره به وي آزادي بدهد که بر طبق ذوقو سلیقه خویش خانه را اداره کند.و اگر در این باره نظرهاي خاصی دارد،به عنوان
مشورت و صلاحاندیشی،نه به عنوان زور و تحکم،آنها را بههمسرش تذکر دهد و از وي بخواهد که نظر و سلیقه او را نیز رعایت
کند. وقتی زن از سلیقه شوهرش اطلاع یافت اگر عاقل و خردمند باشد و بهخانه و زندگی علاقه داشته باشد سعی خواهد کرد که
اسباب رضایت او رافراهم سازد.و اگر بعضی از امور منزل را بر وفق سلیقه خویش نیافتمیتواند با نرمی و ملایمت و زبان خوش
همسرش را متذکر سازد. در اینصورت موقعیت و احترام مرد محفوظ میماند و پیشنهاداتش تاحدودي مورد قبول واقع خواهد
شد.زیرا اکثر بانوان خانهدار حاضرنددخالتهاي مرد را در صورتیکه گاه گاه و بطور استثناء باشد بپذیرند.لیکناگر به صورت ایراد و
بهانهجوئی و نق نقهاي دائمی در آمد نه تنها تاثیرنخواهد داشتبلکه ممکن است نتیجه معکوس بدهد. زیرا خانم کم کم با
ایرادهاي پی در پی عادت میکند و آنها را یکامر عادي محسوب میدارد. در اینصورت شخصیتشوهر در نظرش کوچک شده به
حرفهایشبیاعتنا خواهد شد.حتی به ایرادهاي بجا و بسیار مهم او هم اعتنا نخواهدکرد.پیش خود فکر میکند که من هر کار بکنم
بالاخره مورد ایراد و غر و غرواقع خواهم شد.پس چه لزومی دارد که براي جلب رضایت او زحمتبکشم؟او که ایراد میگیرد بگذار
بیشتر بگیرد.رفته رفته از خانهداري وشوهرداري دلسرد میگردد.ممکن استبه قصد انتقام و مقابله به مثل،بهایراد و بهانهجویی متوسل
شود. در اینصورت محیط خانه که باید کانون انس و استراحتباشد بهصورت میدان نبرد و کشمکشهاي دائمی تبدیل خواهد
شد.ممکن است ازایراد و نق نقهاي دائم طوري بستوه آید که طلاق و جدایی را ترجیح دهد وکانون مقدس زناشویی را از هم
بپاشد.زن هر چه هم عاقل و بردبار باشدبالاخره از ایراد و تحقیرهاي پی در پی خسته خواهد شد. از باب نمونه به داستان زیر توجه
فرمایید: مردي به کلانتري 14 مراجعه کرد و مدعی شد که همسرش دو ماهاست قهر کرده و به خانه پدرش رفته است.همسر این
مرد اظهار داشت: شوهرم سلیقه مرا در خانهداري نمیپسندد.چون دائما مرا بر سر پختن غذاو تنظیم امور خانه تحقیر میکرد از
صفحه 74 از 110 www.Ghaemiyeh.com همسرداري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
خانهاش رفتم تا گوشهایم از این همهبدگویی آسوده شود. ( 1) مرد نباید از این نکته غفلت کند که تنظیم امور منزل و اداره خانه
درتخصص زن و از وظائف او میباشد.نباید این حق را از او سلب کرد و اورا به صورت یک آلتبیاراده تبدیل ساخت.بلکه باید به
وي آزادي داد تاذوق و سلیقه خویش را بکار بندد و با شوق و دلگرمی خانهداري کند. صلاح نیست که مرد در این باره سختگیري
و بهانهجویی کند.زیرا انس ومودت و صفا و صمیمیتخانوادگی بر همه چیز تقدم دارد. پینوشتها 1-اطلاعات 16 اردي بهشت
1351

درر دلهای بی فایده 

نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396

دشواریها و مشکلات زندگی زیاد است.کسی نیست که اوضاعدهر بر وفق مرادش بچرخد به طوریکه صد در صد راضی بوده اصلا
درد دلینداشته باشد.لیکن بعض نفوس به قدري ظرفیت و صبر و حوصله دارند که مشکلات را تحمل نمایند و در دفتر خاطرات
بایگانی سازند و جز درمواقع ضروري از آنها دم نزنند.با سعی و جدیتبراي مشکلات قابل علاجچارهجویی میکنند لیکن از آه و
ناله و شکایت و درد دل که ثمري ندارد و ازعلائم ضعف نفس بشمار میرود جدا خودداري مینمایند.پیش خود فکرمیکنند که
بازگو کردن گرفتاریها دردیرا دوا نمیکند پس چرا محفل انسدوستان را به وسیله آن برهم زنیم و عیششان را ناقص سازیم. اما
گروهی دیگر،آنقدر ظرفیت و قدرت نفسانی ندارند که مطلبیرا در دل نگه دارند. به شکایت و آه و ناله عادت کردهاند.به هر
کس برخورد نمودند بامناسبتیا بیمناسبت درد دل را شروع میکنند.در انجمن دوستان که محلانس و تفریح است عنان سخن را
در دست گرفته به شرح گرفتاریهايخویشتن و کج رفتاريهاي چرخ و فلک مشغول میگردند،گویا از جانبشیطان ماموریت دارند
که محافل انس و خوشی را برهم بزنند و اهلمجلس را بیاد گرفتاریهاي خودشان بیندازند.بدین جهت اکثر دوستان ازمجالست
اینگونه افراد دیو صفت گریزانند و تا بتوانند فرار میکنند.امابدبخت و بیچاره زن و فرزندشان که راه فرار ندارند.وقتی به منزل
واردشدند میخواهند تلافی دیگران را که حاضر نبودند به شکایتها و درد دلهايایشان گوش دهند از دل خانواده خودشان در
بیاورند.و در این باره حتی ازکوچکترین موضوعات چشمپوشی نخواهند کرد. گاهی از گرانی اجناس شکایت میکنند.گاهی از
وضع بد تاکسیهایا اضافه سوار کردن اتوبوسهاي خط شکوه مینمایند.گاهی ازبدرفتاریهاي دوستان یا کارشکنیها و رقابتهاي
همکاران یا ایرادها و سختگیریهاي رئیس ناله میکنند.گاهی از وضع کسب و کار یا بد حسابیمردم و برگشت چک و سفته داد و
فریاد مینمایند.گاهی از بیماریها و عدمرسیدگی دکترها و گرانی حق ویزیتها شکایت میکنند.اینگونه افراد چونچشم خوشبینی
ندارند و از جهان جز بدي نمیجویند،از کوچکترینحوادث ناگوار متاثر شده آه و ناله را سر میدهند.و بدینوسیله عیشخانواده را
ناقص میسازند.آن بیچارهها هم راه فرار ندارند،باید بسوزند وبسازند. آقاي محترم!این شکایتها و آه و نالهها جز ایجاد ناراحتی چه
ثمريدارند و چه دردیرا دوا میکنند؟چرا براي یک عادت زشت و بیثمر اسبابناراحتی خانوادهات را فراهم میسازي؟ همسر تو از
صبح تا شب در خانهزحمت کشیده با دهها مشکل برخورد نموده از کثرت کارهاي خانه و سر وصداي بچهها اعصابش خسته شده
است. فرزندانت نیز از مدرسه یا کارگاه با تن خسته و اعصاب پژمرده بهمنزل آمدهاند.همه انتظار دارند تو به منزل بیایی و با سخنان
گرم و گفتاردلپذیرت اعصاب خسته آنها را آرامش دهی.آیا انصاف است که بعوضدلجویی،درد دل و شکایتبرایشان تحفه
بیاري؟چرا آسایشگاه منزل وکانون انس و محبت را به صورت جهنم سوزانی تبدیل میسازي که از هرگوشهاش آه و ناله بلند
است؟اگر هزینه زندگی بالا رفته و مردم بدرفتاريمیکنند و وضع عبور و مرور مشکل شده تقصیر زن و بچهات چیست؟اگروضع
کسبتخوب نیست و مردم بد حساب شدهاند آنها چه کنند؟ با این عادت زیانبخش که کوچکترین اثري در حل مشکلات
نداردخانوادهات را از خانه و زندگی و دیدارت بیزار میگردانی.غذاییکه با این آه و نالهها صرف شود از زهر مار هم تلختر خواهد
بود.نتیجه این عملبخوبی روشن است. زیرا زن و فرزندت تا بتوانند از محیط خانه فرار میکنند تا از شر آهو نالههاي دائمی تو نجات
یابند و اي چه بسا ممکن است در دامهايرنگارنگ فساد گرفتار شوند.بعلاوه همواره در معرض بیماریها مخصوصابیماریهاي
اعصاب خواهند بود. آیا بهتر نیست که بردبار و متین و بزرگ نفس و عاقل باشی؟وقتیخواستی به منزل بروي گرفتاریهاي روزگار
را بطور موقت هم که شدهبدست فراموشی بسپاري و در دل خویش به حوادث روزگار بخندي ومادامیکه در خانه هستی لب به
شکایت و درد دل نگشایی؟و غمی بر دلخانوادهات نگذاري؟بگویید و بخندید و با خوشی و لذت غذا تناول کنید ودر آن کانون
انس و محبت استراحت و تجدید نیرو کنید تا براي کار وکوشش آماده گردید؟ اسلام نیز بردباري و خودداري از آه و ناله و
صفحه 73 از 110 www.Ghaemiyeh.com همسرداري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
شکایت را یکی ازاخلاق خوب شمرده برایش پاداش تعیین کرده است. حضرت علی (ع) فرمود:وقتی کار بر مسلمان دشوار شد
شکایتخدا را نزد مردم نبرد بلکه به خداییکه کلید همه مشکلات در دست اوستشکایت کند. ( 1) حضرت علی (ع) فرمود:در
تورات چنین نوشته است:هر کس ازمصیبتی که بر او وارد شده شکایت کند در واقع از خدا شکایت نمودهاست. ( 2) پیغمبر اسلام
(ص) فرمود:هر کس مصیبتی را که در مال یا بدنشوارد شده کتمان کند و نزد مردم شکایت نکند بر خدا لازم است گناهانشرا
3-مجمع الزوائد ج 3 ص 331 2-بحار ج 72 ص 196 بیامرزد. ( 3) پینوشتها 1-بحار ج 72 ص 3

خوش اخلاق باش

نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396

دنیا در مسیر معین و بر طبق نقشه منظمی میچرخد.حوادثروزگار با نظم و ترتیب مرموز یکی پس از دیگري خودنمایی
میکند.وجودناچیز ما در این جهان پهناور به منزله ذره کوچکی است که هر لحظه بهسویی حرکت و با ذرات دیگر در تصادم
است.اداره جهان دست ما نیست و حوادث گیتی بر طبق میل ما واقع نمیشوند.بامداد که از منزل خارجمیشوید تا دوباره برگردید
ممکن استبا دهها ناملایم-کوچک یا بزرگ-برخورد نمایید.و در میدان زندگی و صحنه کسب و کار،که به میدان نبردبیشباهت
نیست،با مشکلات فراوانی مواجه شوید.براي پیدا کردن تا کسیلنگ شدهاید،فلان کس به شما توهین نموده،مورد عیبجویی و
سرزنشقرار گرفتهاید،فلان کس در کسب و کار با شما رقابت کرده،رئیس ومافوقتان ایراد و بهانهجویی میکند.چک فلان آدم بد
حساب برگشتخورده.معلوم نیستسفته فلان شخص وصول شود یا نه.طلبکار در وصولمطالباتش پافشاري میکند.و دهها بلکه
صدها از این قبیل حوادث کوچکو بزرگ که خواه ناخواه براي هر کسی اتفاق میافتد. ممکن است از وجود ناملایمات چنان
خشمگین و ناراحتشویدکه مانند بمب آتشزا هر لحظه در معرض انفجار باشید.به چرخ گردون ومردم متجاوز که زورتان
صفحه 70 از 110 www.Ghaemiyeh.com همسرداري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
نمیرسد،اما وقتی به خانه وارد میشوید میخواهیدقدرت نمایی کنید و انتقام چرخ و فلک و مردم کج رفتار را از زن و
فرزندبیگناهتان گرفته بدینوسیله دق دلی خالی کنید. گویا عزرائیل وارد خانه شده است.بچهها مانند موش فرار میکنند،خدا نکند
کوچکترین بهانهاي بدستش بیفتند.غذا شور یا بینمک باشد،چاي آماده و حاضر نباشد،یکی از بچهها سر و صدا کند،وضع منزل
نامرتبباشد،حرف ناپسندي از دهان همسرش بیرون بیاید،وا مصیبتا آقا همانندبمبی منفجر خواهد شد.به سر این داد میزند،به آن
یکی دشنام میدهد، آنیکی را میزند،با این اوقات تلخی میکند.بدینوسیله محیط با صفاي خانه راکه به منظور استراحتبدانجا پناه
آورده بود به صورت جهنم سوزانی تبدیل خواهد ساخت.در آن دوزخ خود ساخته،هم خودش خواهد سوختهم زن و فرزند
بیگناهش.اگر بچهها بتوانند از آن محیط رعب و وحشتفرار نموده در کوچه و خیابان سرگردان میشوند.و الا خدا خدا میکنند
کهمالک دوزخ زودتر از منزل خارج گردد تا از شرش خلاص شوند. وضع رقتبار و سرنوشتشوم یک چنین خانوادهاي
بخوبیروشن است.همیشه دعوا و اوقات تلخی برپاست.آب خوش از گلویشانپایین نخواهد رفت.وضع منزل رضایتبخش نخواهد
بود. زن از محیطمنزل و دیدن صورت عبوس شوهر بیزار خواهد بود.زنیکه همواره بابد اخلاقیهاي شوهر مواجه باشد چگونه میتواند
به زندگی دلگرم باشد و ازروي عشق و علاقه خانهداري و شوهرداري کند؟ از همه بدتر وضع دلخراش و سرنوشتخطرناك اطفالی
است کهدر چنین محیط ناگواري پرورش مییابند.اوقات تلخیها و ناسازگاریهايدائمی پدر و مادر بدون تردید در روح حساس آنها
اثر بدي خواهد گذاشت. غالبا افرادي تندخو،عصبانی مزاج،بد بین،کینهتوز،متعدي،پژمرده تربیتخواهند شد.چون به محیط خانه و
زندگی دلخوشی ندارند به ولگردي پناهمیبرند.در نتیجه،ممکن است در دامهاي گوناگون فساد که به وسیله شیاداناجتماع براي
منحرف کردن اینگونه افراد نهاده شده گرفتار شوند و برايهمیشه بدبخت گردند.حتی امکان دارد براي حل عقدههاي درونی
خویش،دستبه کارهاي بسیار خطرناکی از قبیل قتل و جنایت و دزدي وخودکشی بزنند. براي تایید مطلب میتوانید به پروندههاي
افراد تبهکار مخصوصااطفال مراجعه نمایید. آمار و نقل حوادثی که از اینگونه اطفال،هر روز در صفحاتروزنامهها و مجلات
منعکس میشود بهترین گواه مطلب است.مسؤولیتهمه این بدبختیها بر گردن سرپرستخانواده است که اعصاب خویش راکنترل
نکرده در منزل بد اخلاق بوده است.در این دنیا آسایش و خوشیندارد در سراي دیگر نیز بیکیفر نخواهد بود. آقاي عزیز!اداره
جهان در اختیار ما نیست.تزاحمات،ناملایمات،مصیبات از لوازم لا ینفک این جهان هستند.هر کسی در مسیر زندگی باآنها خواه
ناخواه برخورد خواهد نمود.باید براي پذیرش آنها آماده شد. شخصیت انسان در این مواقع بظهور میرسد.باید بدون جزع و فزع با
آنهامواجه شد و در صدد چاره بر آمد.انسان توانایی آنرا دارد که صدها مشکلبزرگ و کوچک را با آغوش باز بپذیرد و خم به
ابرو نیاورد. حوادث روزگار علت تامه ناراحتیها نیستند بلکه اعصاب ضعیفهستند که متاثر شده اسباب نگرانی و ناراحتی ما را
فراهم میسازند.اگر برنفس خویشتن مسلط باشیم و اعصابمان را کنترل کنیم که در مقابلپیش آمدها متاثر نشوند ناراحتی و
عصبانیت مفهومی ندارد. امر ناگواریکه برایت اتفاق افتاده یا از امور ضروري این جهان واز لوازم لا ینفک ماده و مادیات است که
سعی و تدبیر ما در وجود و عدمآنها تاثیري ندارد یا از اموریست که سعی و تدبیر ما هم میتواند در آنها اثرداشته باشد.اگر از قسم
اول باشد جزع و فزع و عصبانیت و تندخوییبدون شک سودي ندارد بلکه یک امر صد در صد غیر عقلائی است.زیرا دراینگونه
موارد کاري از ما ساخته نیست.بخواهیم یا نخواهیم جهان مادهاینگونه لوازم را دارد.باید براي وقوع آنها آماده بود و با لب خندان
استقبال نمود.و اگر از قسم دوم باشد باید با سعی و تدبیر در صدد چارهبر آمد. اگر در مقابل مشکلات خودمان را نبازیم و بتوانیم
اعصابمان راکنترل کنیم و با فکر و تدبیر وارد کار شویم اکثر مشکلات قابل حل هستند. در اینصورت هم عصبانیت و بد اخلاقی نه
تنها در حل مشکلات بما کمکنخواهد کرد بلکه ممکن است مشکلی به مشکلات بیفزاید.بنابراین،انسانعاقل و هوشیار باید همیشه
بر اعصاب خویشتن مسلط باشد و نگذارد ازحوادث و ناملایمات روزگار متاثر گردند. انسان موجود نیرومند و توانایی است که با
بردباري و کوشش وتدبیر میتواند بر مشکلات بزرگ پیروز گردد.آیا حیف نیست که در مقابلحوادث کوچک خودش را باخته
صفحه 71 از 110 www.Ghaemiyeh.com همسرداري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
داد و فریاد و اوقات تلخی راه بیندازد؟! از همه اینها گذشته،حوادث و ناملایمات روزگار و رفتار ناپسندمردم اسباب ناراحتی ترا
فراهم ساختهاند زن و فرزندت چه تقصیريدارند؟ همسرت از صبح تا حال در خانه زحمت کشیده،غذا پخته،لباسشسته،خانه را تمیز
و مرتب نموده،با بچهها سر و کله زده،با بدن و اعصابخسته در انتظار تو بوده که وقتی به منزل آمدي با اخلاق خوش و
مهربانیدلش را گرم نموده خستگی اعصابش را برطرف سازي. فرزندانت نیز از بامداد تا حال در مدرسه مشغول بوده با اعصاب
ومغز خویش کار کردهاند.یا در مغازه یا در کارگاه به کار اشتغال داشتهاند. اکنون خسته و ناتوان به منزل بازگشته در انتظار
پدرشان هستند که باسخنان شیرین و اخلاق خوش و اظهار محبتخستگی اعصابشان را برطرف سازد و براي کار و کوشش
تقویتشان کند. آري زن و فرزندانتبا صدها امید و آرزو در انتظار تو بودهاند آیاسزاوار استبا چهره عبوس و اخلاق تند و صورت
در هم کشیده تو مواجهگردند؟! انتظار داشتند تو فرشته رحمتباشی و با اخلاق خوش و چهرهشکفته محیط خانه را نور باران کنی
و با سخنان گرم و دلپذیرت اعصابخسته آنان را آرامش دهی.نه اینکه با اخلاق تند و صورت در هم کشیدهمحیط خانه را تاریک
گردانی و با عصبانیت و اوقات تلخی اعصاب خستهآنها را خستهتر سازي.آیا میدانی که تندیها و بد اخلاقیهاي تو چه آثار بديدر
روح و جسم آنها خواهد گذاشت که نتیجهاش دامنگیر تو خواهد شد؟بهآنها رحم نمیکنی اقلا به خودت رحم کن.با این بد
اخلاقیهاي دائم،جسم واعصاب سالم برایتباقی میماند؟ با این وضع چگونه میتوانی به کسب و کار ادامه دهی و بر مشکلاتزندگی
و مصائب روزگار پیروز گردي؟چرا محل استراحتخودت و زن وفرزندت را به صورت زندان اختیاري تبدیل میسازي که نتیجهاش
عائدخودت شود؟ آیا بهتر نیست که همیشه خوش و خندان باشی و اگر مشکلی برایتاتفاق افتاد بدون عصبانیت و جزع و فزع،با
عقل و تدبیر در صدد چارهبرآیی؟ آیا بهتر نیست وقتی میخواهی براي استراحت و تجدید نیرو بهآسایشگاه خانه قدم بگذاري پیش
خودت بیندیشی که تندخویی و بداخلاقیمشکل مرا حل نمیکند بلکه اعصابم را خستهتر خواهد نمود و چه بسا مشکلات تازهاي
بوجود خواهد آورد.فعلا باید استراحت و تجدید نیرو کنمتا بتوانم با اعصاب راحت و فکر آزاد در صدد چاره بر آیم.آنگاه حوادث
وگرفتاریهاي زندگی را موقتا بدست فراموشی بسپاري و با چهره باز و لبخندان وارد منزل شوي.با سخنان گرم و محبتهاي بیشائبه
دل اهل خانه راشادمان گردانی.بگویید و بخندید.و تفریح و استراحت کنید.با خوشی ولذت غذا بخورید.و با اعصاب آسوده خواب
و استراحت کنید.بدینوسیله هم زن و فرزندت به خانه و زندگی دلگرم شده براي کار و کوششآماده میگردند هم خودت میتوانی
با اعصاب سالم به کسب و کار ادامه دهیو بر مشکلات زندگی پیروز گردي. بدین جهت،دین مقدس اسلام اخلاق خوب را جزء
دیانت و ازعلائم کمال ایمان میشمارد. رسول خدا (ص) فرمود:کاملترین مردم از جهت ایمان،خوش اخلاقترین آنها میباشد.
( بهترین شما کسی است که نسبتبهخانوادهاش احسان کند. ( 1) پیغمبر اسلام (ص) فرمود:هیچ عملی بهتر از اخلاق خوب نیست. ( 2
امام صادق علیه السلام فرمود:نیکوکاري و حسن خلق خانهها راآباد و عمرها را زیاد میکند. ( 3) امام صادق (ع) فرمود:شخص بد
اخلاق خودش را در عذابمیدارد. ( 4) لقمان حکیم فرمود:مرد خردمند باید در بین خانوادهاش مانندکودك باشد و رفتار مردانه را
براي خارج منزل بگذارد. ( 5) رسول خدا (ص) فرمود:عیشی بهتر از خوش اخلاقی نیست. ( 6) پیغمبر اسلام (ص) فرمود:اخلاق
خوب نصف دین میباشد. ( 7) وقتی سعد بن معاذ که یکی از اصحاب بزرگ رسول خدا و مورداحترام آنجناب بود درگذشت
رسول اکرم مانند صاحبان عزا با پاي برهنهدر تشییع جنازهاش شرکت نمود.بدست مبارك خویش جنازه را در قبرنهاده روي آنرا
پوشاند.در آنهنگام مادر سعد که آن همه احترام را از رسولخدا مشاهده نمود فرزندش سعد را مخاطب قرار داده گفت:اي
سعدبهشت گوارایتباد. پیغمبر اکرم فرمود:اي مادر سعد!این چنین مگو.زیرا سعد را درقبر فشار سختی وارد شد. بعدا علت فشار قبر
2 و سعد را از آنحضرتپرسیدند.فرمود:علتش آن بود که با خانوادهاش بد اخلاقی میکرد ( 8) . پینوشتها 1-بحار ج 103 ص 226
8-بحار 7-بحار ج 71 ص 385 6-بحار ج 71 ص 389 5-محجۀ البیضاء ج 2 ص 54 4-شافی ج 1 ص 176 -3 شافی ج 1 ص 166
ج 73 ص 298

پدر فهیم

نوشته شده توسطعابدي 16ام مرداد, 1396

روزی خانه یکی از دوستان رفتم که ویلایی بود و دو در داشت. او همیشه از در پشتی می‌رفت و این در، ارتفاعش کم بود و باید برای داخل خانه رفتن انسان خم می‌شد.
پرسیدم، چرا ارتفاع این درب را بالاتر نمی‌بری؟ جواب قشنگی داد. 
گفت: این در فقط برای ورود من است. 

چون وقتی از بیرون می‌آیم می‌خواهم قد خود را خم کنم، و غرورم بشکند و بدانم، محل کار و ریاست تمام شد.
به خانه ام می‌آیم، و اینجا کسانی‌که هستند، چشم انتظار تواضع و مهربانی من هستند، نه تکبر و امر و نهی من.

کسانی‌که اینجا هستند زن و فرزندان و خانواده من هستند؛ نه کارگران کارخانه‌ام.??